حکمت عملی ( تهذیب نفس ، اداره منزل و اجتماع از دیدگاه خواجه نصیرالدّین طوسی) صفحه 51

صفحه 51

و رسوایی آن آشکار می گردد . پس فقط در آغاز با این کار موافق است نه در انجام ، ولی لذت عقلی هم در آغاز و هم در انجام با لذت حسّی فرق دارد ؛ یعنی در آغاز مخالف با طبع ولی در پایان پس از آنکه با صبر و ریاضت و ثبات قدم ومجاهده به دست آمد و عظمت و شرافت و ارج آن حاصل گردید ، بسیار پسندیده و موافق طبع آدمی خواهد شد . و لذا انسان در عنفوان جوانی به تاءدیب پدر و مادر و سپس به احکام شرع و سپس تهذیب عقیده و حرکت بر اساس حکمت احتیاج دارد . پس وقتی که به این مرحله رسید و در این راه استقامت ورزید ، تربیت پیدا کرده است .

پس لذت عقلی ، لذتی فعلی است و چون لذّت انفعالی متعلق به اخذ و قبول است ، لذت فعلی متعلق به اعطا و بخشش است . و لذا ((سعادت )) مستلزم جود وبخشش است ؛ زیرا به دست آوردن ((لذت سعادت )) در گرو افشای فضیلت و اظهار حکمت است ؛ مثلاً کسی که دارای خط زیبایی است ، با نوشتن و کسی که صاحب صدای خوشی است با آواز خواندن لذت می برد . و چون انسان سعادتمند از گرامیترین بخششها یعنی اکمال غیر برخوردار است لذّت او از همه بیشتر است . و شگفت آنکه این بخشش با بخششهای مجازی دیگر تفاوت دارد ؛ یعنی اموال دنیا با بخشیدن کم و کاسته می گردند ولی این بخشش هرچه افزونتر باشد ، نشو نمای بیشتری می کند . و

باز اموال دنیا در معرض سوختن وغرق شدن و غارت و دزدی می باشد ، ولی مواد جود حقیقی از همه این آفات مصون هستند . از تشریح سعادت و لذّت آن شقاوت و درد و حسرت آن روشن گردید .

آیا سعادت قابل ستایش است یا خیر ؟

بین حکما و فلاسفه اختلاف است که آیا ((سعادت )) ، قابل ستایش و ممدوح است یا خیر ؟

ارسطوی حکیم می گوید : چیزهایی که در آخرین و بالاترین مرحله فضیلت هستند قابل مدح و ستایش نمی باشند بلکه چیزهایی دیگر را به وسیله آن می توان مدح گفت مانند خداوند و خیر محض که فیض ذات مقدس پروردگار است ؛ زیرا مدح چیزهای دیگر یا به واسطه انتساب به حضرت حق و یا اتصاف به خیریّت می باشد ، ولی خود ذات و صفات حضرت حق والاتراز مدح و ستایش هستند ، پس او را تمجید باید کرد نه مدح و چون سعادت به واسطه الهی بودن مانند خیر می باشد از مدح منزّه بلکه سزاوار تمجید است . و انسان را به سعادت و یا به صفتی که به سعادت منجر می شود مانند عدالت که مقتضی سعادت است می توان مدح گفت بنابراین ، ((سعادت )) مفید مدح است نه شایسته مدح .

مقاصد تهذیب اخلاق

فصل اوّل : تعریف و حقیقت خُلق و بیان امکان تغییر اخلاق

تعریف و حقیقت خُلق و بیان امکان تغییر اخلاق

((خُلق )) ملکه ای نفسانی است که موجب صدور اعمال به سهولت و بدون نیاز به فکر و اندیشه می باشد و در حکمت نظری روشن شده که هرچه از کیفیات نفسانی سریع الزوال باشد ((حال )) و آ نچه که بطی ءالزوال باشد ((ملکه )) نامیده می شود . پس ((ملکه )) کیفیتی از کیفیات نفسانی و ماهیت خُلق است .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه