حکمت عملی ( تهذیب نفس ، اداره منزل و اجتماع از دیدگاه خواجه نصیرالدّین طوسی) صفحه 91

صفحه 91

جواب این است که : فضیلت خواهی یک نوع احتیاط در عدالت به منظور اطمینان از وقوع در نقصان است و وسط بودن فضایل به یک منوال نیستند ؛ مثلاً سخاوت با آنکه وسط میان بخل و اسراف است ، زیاده روی در آن به احتیاط نزدیکتر است تا از نقص در امان بماند ، ولی برعکس ((عفّت )) با آنکه وسط بین هرزگی و خمودی است ولی تفریط در شهوت به احتیاط نزدیکتر است تا از هرزگی در امان بماند . و فضیلت خواهی فقط و فقط بعد از رعایت شرایط

عدالت صورت می پذیرد ؛ یعنی اوّل باید قدر لازم را ادا نموده و سپس احتیاطا بیشتر از آن را انجام بدهد ، ولی اگر مثلاً همه اموال خود را به غیر مستحق بدهد و حق مستحق را ضایع کند فضیلت خواه نیست بلکه مبذّر می باشد ؛ زیرا عدالت را زیر پا گذارده است . پس فضیلت خواه ، عادلی محتاط است در عدالت و روش زندگی او آن است که در منافع جانب خود را کمتر بگیرد و دیگران را بیشتر و در مضار جانب خود را بیشتر و دیگران را کمتر و روشن شد که فضیلت خواهی از عدالت باارزشتر است ؛ زیرا مبالغه در عدالت است .

سفارش شریعت به عدالت

و امّا سفارش شریعت به عدالت به صورت کلّی است نه جزئی ؛ زیرا عدالت به معنای مساوات است و گاهی در ((جوهر)) و گاهی در ((کم )) و گاهی در ((کیف )) و همچنین در سایر مقولات راه پیدا می کند .

بیان مطلب آن است که آب و هوا در کیفیت یکسان هستند ولی در کمیّت مساوی نمی باشند و اگر چنین بود مساحت هردو یکسان می گردید و در کیفیّت بین آنها تفاوت به وجود می آمد . پس کیفیّت آن که برتر است بر کیفیت آن که کمتر است غالب می گردید و کمتر جای خود را به برتر داده و برعکس برتر به جای کمتر می نشست . و همچنین در آتش و هوا همین امر جاری می گردد . و اگر عناصر عالم با یکدیگر همسان نبودند و قادر بر غلبه بر یکدیگر بودند ، هستی در کمترین مدّت

نابود می گردید . ولی خداوند متعال به فضل و عنایت و رحمت خویش چنان مقدّر فرموده که هر چهار عنصر در قوه و کیفیّت متساوی باشند تا نتوانند یکدیگر را نابود گردانند ولی یک جزء موجب نابودی جزء دیگر می گردد تا حکمت پدید آید و لذا حضرت امیرالمؤ منین علی بن ابی طالب - علیه افضل صلوات المصلّین می فرماید : ((بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمواتُ وَاْلاَرضُ))(56) .

خلاصه آنکه شرع به عدالت کلّی دستور می دهد تا به سیره الهی اقتدا شود ولی به طور کلی دستور به فضیلت خواهی نداده است ؛ زیرا نامحدود است در حالی که عدالت کلّی چهارچوب مشخص و معین دارد ؛ چون حد تساوی معین است ولی حدّ زیادی معین نمی باشد . و باز فضیلت خواهی نیز همه جا شمول ندارد در حالی که عدالت خواهی در همه جا جاری است ؛ مثلاً اگر کسی خواست میان دو نفر قضاوت کند به هیچوجه حق ندارد که از عدالت قدم فراتر بگذارد و به یک سمت متمایل شود . واینکه گفتیم عدالت یک حالت نفسانی است منافاتی ندارد با اینکه گفتیم که عدالت فضیلتی نفسانی است ؛ زیرا آن حالت نفسانی را به سه گونه می توان اعتبار نمود :

1 - نسبت به خود آن حالت .

2 - نسبت به صاحب آن حالت .

3 - نسبت به طرف مقابل که با او به عدالت برخورد شده است .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه