عبرت های روزگار صفحه 25

صفحه 25

گفت: سپهبد.

پرسید: پس از آن؟

گفت: ارتشبد. و نخست وزیر. و کودتا. و در آخر نیز شاه بشوم.

پرسید: بعد از این همه؟

گفت: هیچ.

گفت: عزیز من، اینهمه راه و سر بالایی چرا؟ تو که همین الان هیچ هستی.

پس چرا اینهمه زحمت؟!

آموزگاران سخن

در سحرگاهان این ماه- رمضان- امام زین العابدین علیه السلام چیزهایی بر زبان دارد که کافی است سینه های سپر شده، سپر نشوند. و شاخ های کشیده، شکسته شوند. و از کبر و خود بزرگ انگاری، باز ایستند.

بخدا سوگند، اگر امامان سخن نمی گفتند، سخن گفتن را نمی آموختیم.

البته، گویندگان و هم نویسندگان اروپا و آمریکا فراوان می گویند و هم می نویسند، اما درصدی بالا از گفته ها و نوشته های ایشان به حکم وجدان و عقل مردود و نارواست، و اندکی نیز که مقبول است ریشه در کتب آسمانی، و هم حکمت حکیمان، و نیز فطرتی که خداوند خود بر اینان ارزانی داشته است، دارد.

می فرماید:

«انَا الصَّغیرُ الَّذِی رَبَّیْتَهُ»

خدایا! همان کوچکی هستم که مرا پروردی.

و همه چیز در پرورش من به کار بستی.

آری، در عهد نوزادی و کودکی که توان هضم خوراکی ها را نداشتم، از میان آنهمه غذاهای رنگ در رنگ که مادرم می خورد، شیری سپید و گوارا در سینه اش جای دادی، تا بنوشم. و نوشیدم. و قد کشیدم. و سپس خود از آنها بهره بردم.

چه زیبا سخن می گوید:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه