نماز عشق صفحه 16

صفحه 16

مطلبی

در پایگاه قدس در گردان شهید اشرفی جهت استراحت و آمادگی جهت عملیات بودیم . معمولا نیروها در چادر استراحت می کردند . تدارکات نیروها در آن منطقه بسیار کم بود و به اندازه کافی امکانات موجود نبود . از جمله این که به هر چادر طنابی بود و به آن طناب آفتابه ای را که جهت وضو و دستشویی بود می بستند .

فقط افراد همان چادر می توانستند از آن آفتابه استفاده کنند . روزی یکی از

افراد چادر ما در صبحگاه مشغول اذان گفتن بود که دید یک رزمنده که عضو چادر ما نیست در حال بردن آفتابه است . او که به اشهدا ان لااله الله رسیده بود با بانگ رسایی فریاد زد : آهای آفتابه را کجا می بری ؟ چون وقت اذان بود و می ترسید بچه های چادر خودمان به نماز نرسند .

اعتراض نابجا

حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم اقبالیان

یک روز شهید شیخ اکبر آمبرین در مسجد جامع خرمشهر مشغول نماز بود خمپاره ای به نزدیک ما اصابت کرد ، ولی او به نمازش ادامه داد .

بعد از نماز وقتی به او اعتراض کردیم که چرا نمازت را قطع نکردی و نشکستی : للّه للّه گفت اصلا من متوجه نشدم که خمپاره ای در این نزدیکی ها فرود آمده است . للّه

نماز جماعت یا نماز شب

یدالله احمدی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه