نماز عشق صفحه 17

صفحه 17

سال 1361 قبل از عملیات محرم بود که رزمندگان خود را برای عملیات اماده می کردند . من نیز در تیپ 17 علی بین ابیطالب (لشکر 17 فعلی مستقر در قم ) بودم که در آن روزها در کارخانه سپنتا مستقر شده بودیم . رزمنده ها در محوطه کارخانه چادر زده بودند ، اما سالن بزرگی وجود داشت که معمولا نماز جماعت در داخل آن برگزار می شد .

گاهی وقت ها بعد از نیمه های شب که از خواب بیدار می شدیم وقتی نگاهت به داخل سالن می افتاد ، ابتدا فکر می کردی نماز جماعت داخل سالن برگزار می شود ، اما بعدا به خود می آمدی که اکنون وقت هیچ کدام از نمازهای یومیه نیست . بلکه همه در حال نماز شب هستند .

به هر قسمت سالن چشمت می افتاد شاهد راز و نیاز بسیجیان و رزمندگانی بودی که غرق در معشوق خویش بودند . آیا آن ها از خدای خود مقام و موقعیت می خواستند ؟ آیا دنبال مال دنیا بودند ؟ آیا . . .

آن ها به قول شهید بهشتی مرغان آغشته به عشقی بودند که جایشان در این دنیا نبود .

آن

ها طوری راز و نیاز می کردند و در این راز و نیازها اشک می ریختند که گویی عزیزترین شخص خود را از دست داده اند . اما همین عاشقان در صحنه های نبرد وقتی زمان موعود فرا می رسید شبانگاه بر قلب دشمن می زدند و با تمام قدرت و ایمان دشمن را به زانو در می آوردند .

این قدرت و انگیزه ایمان چیزی نبود مگر اثرات همان مناجات شبانه و همان روابط عبد و معبود .

تاءثیر فرمانده در معنویات

نعمت الله عباسی

چند روزی بود که برای ماءموریت به لشکر 17 رفته بودم . شب اول را بنده در حسینیه خوابیده بودم . در حالت خواب و بیداری بودم که دیدم عظیم رزمندگان مشغول نماز هستند . آن قدر جمعیت زیاد بود که فکر می کردی نماز جماعت است .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه