نماز عشق صفحه 22

صفحه 22

نماز مجوز امام زمان

شهید علی اصغر تولیت

دو تن از رزمندگان شهید به نام های عبدالحسین پیشگر و حسین علی اکبری بودند که این دو با هم وارد آموزش شدند . دو نفر آن ها از یک محل و به قول معروف بچه محل بودند .

شهید اکبری خیلی شوخ طبع بود . این شهید آن قدر شوخ طبع بود که فکر می کردی به زور نماز می خواند ، اما خودم یک شب شاهد بودم که آن چنان زار می زد و گریه می کرد که گویی عزیزترین دوستانش را از دست داده است .

شهید پیشگو هم که دارای روحیات معنوی خوبی بود از شهید اکبری مسن تر بود ، ولی هر دو ، عشق عجیبی به انقلاب و دفاع مقدس داشتند .

ما به همراه آن دو رزمنده حدود 80 نفر بودیم که در پادگانی در تهران استقرار داشتیم و نوبتی ، هر از چند گاهی به جبهه می رفتیم . تازه از جبهه برگشته بودند که مشخص شد عملیات آزادسازی خرمشهر قرار است انجام شود . با اصرار فراوان از من خواستند که دوباره بروند جبهه . ولی من قبول نکردم و مجوز حضور در جبهه را به آن ها ندادم و گفتم : حتما باید همین جا بمانید که به شما نیاز داریم .

آن

ها که دیده بودند نمی توانند از من اجازه بگیرند بعد از ظهر رفته بودند جمکران . آن جا از آقا امام زمان (عج الله تعالی فرجه ) خواسته بودند که آن ها را به منطقه راه دهد . نمازی خوانده و اشکی ریخته بودند و همان شب مجوز را از آقا امام زمان گرفته بودند . فردا من کمی کار داشتم و دیر رفتم سر آموزش . آن ها از غیبت من نهایت استفاده را کرده و از یکی دیگر از برادران اجازه گرفته بودند . من که دیرتر آمدم پادگان متوجه غیبت آن ها شدم و وقتی از علت غیبت آن ها پرسیدم گفتند : رفته اند جبهه للّه

آری ! رفتند و دیگر برنگشتند . در عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسیدند و ثابت کردند که با عشق به خوبی ها و تضرع به درگاه دوست می توان وارد حریم یار شد و در کنار صالحان و شهداء قرار گرفت .

کار ما مثل نماز است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه