نماز عشق صفحه 24

صفحه 24

گرفته بود . هر روز شاهد نمازهای بسیاری با شکوه و چهره های نورانی و لطف و صفای بسیجیان و علاقه آن ها به راز و نیاز و در عین حال شکوه و هیبت این عاشقان بودیم .

خواست و قضای الهی

حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم نیکخو

چند وقتی بود که در منطقه مریوان بودم .

یکی از مقرهای نیروهای ما مدرسه ای بود که در آن جا استقرار داشتیم .

من در آن ایام امام جماعت آن مقر بودم .

یک روز تازه برای ما نیرو آمده بود . آن ها با تعاریفی که شنیده بودند فکر می کردند به محض ورود آن ها وضعیت عادی بود و هیچ مشکلی وجود نداشت .

آن ها خواستند از این موقعیت استفاده مناسب کرده باشند . بنابراین شروع کردند به تمیز کردن اسلحه ها . موقع نماز مغرب و عشا شد و یکی از برادران اذان گفت . این نیروها که می خواستند خود را برای نماز آماده کنند اسلحه های خود را به همان حالت نیمه باز رها کردند و به صف جماعت پیوستند .

نماز در یک مکان بزرگ برگزار می شد . مشغول نماز شدیم که از حیاط یکی از خانه های رو به رو یک آر پی جی شلیک شد . با خواست خدا گلوله آرپی جی به ما اصابت نکرد . نور این انفجار همه جار را روشن کرد و بچه ها هم بلافاصله خیز رفتند .

به علت این که اسلحه ها نیمه باز بود ، ما اسلحه دم دست نداشتیم . به همین دلیل نماز دوم خوانده نشد و ابتدا بالای پشت بام تاءمین گذاشتیم و اسحله ها هم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه