نماز عشق صفحه 40

صفحه 40

خدا رحمت کند شهدایی را که به خاطر راز و نیاز با خدا آن گونه خود را به زحمت می انداختند .

شکوه از دوستان

ناصر کرزین

اواخر جنگ در خدمت یکی از تیپ های تکاور دریایی بودم . برای استقرار در یکی از گردان ها به جزیره لازک رفته بودیم . به دلایلی خاص بسیار ناراحت و نگران بودم و از نظر روحیه در وضع خوبی قرار نداشتم .

یک شب در خواب ، شهید طوسی جانشین لشکر 25 کربلا را دیدم .

بلافاصله از او پرسیدم محمد حسن کجاست ؟ من اسم او و برادر زنده یادش محمد حسین هستم را اشتباه گرفته بودم . او در جواب گفت من خودم محمد حسن هستم . کمی که دقت کردم دیدم بسیار نگران و مشوش است . علت این نگرانی زیاد را از او پرسیدم ؛ چرا که این شهید بزرگوار در سخت ترین و بدترین شرایط خنده بر لب داشت و انسانی بسیار صبور و مقاوم بود .

در جواب من با اندوه بسیار زیادی گفت : چرا بر و بچه ها (منظورش بچه های لشکر و دوستان ما بود) نماز جماعت نمی خوانند و نمازهایشان را فرادا می خوانند للّه

چراغ بد قلق

علی اکبر اشراقی

یک شب مشغول اقامه نماز مغرب و عشا بودیم . محل ، تقریبا به طور کامل تاریک بود و به جز یک چراغ زنبوری چیز دیگری برای روشنایی نداشتیم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه