نماز عشق صفحه 44

صفحه 44

به جمع نمازگزاران پیوست و از انسان های مقید نسبت به نماز شد .

وضوی بی سر

منصور فضلی

صبح یکی از روزها بعد از عملیات فتح المبین برای نماز از سنگر بیرون آمدیم . رفتیم تا از تانکری که چند متری سنگر ما بود وضو بگیریم تا نماز بخوانیم .

به سرعت شروع به وضو گرفتن کردیم . وضعیت خطرناک بود و ما در حالی که دست هایمان را بالا زده بودیم و در حال وضو گرفتن بودیم ، به روی زمین خیز برداشتیم . وقتی بلند شدیم و با این که سر و صورتمان گلی شده بود و خاک آلود ، ولی ما قصد کردیم دوباره وضو بگیریم .

وقتی چند لحظه ای کوتاه گذشت و گرد و غبار فرو نشست و خطر رفع شد دیدیم یکی از دوستان وضوی خون گرفته است . او در حالی که سر در بدن نداشت و بدنش به شدت در حال تکان خوردن بود آستین هایشان بالا و خیس بود . او آخرین تکان هایش را خورد . همه منقلب شدند و با ذکر یا حسین پیکر بی جانش را در حالی که سر در بدن نداشت به عقب بردند و بقیه وضو گرفتیم تا وضو و نمازمان بدون او باشد .

الهی العفو

مصطفی صابریان

یک شب در جبهه صحنه بسیار روحانی دیدم . نیمه های شب بود که برای رفتم به دستشویی از خواب بیدار شدم . شنیدم که صدای ناله ای می آید . فکر کردم مجروحی باشد . دنبال صدا رفتم و دیدم نوجوانی ضعیف الجثه که حدود سیزده چهارده سال بیشتر نداشت ، صورتش را روی خاک گذاشته بود و با سوز دل صدا می زد الهی العفو و همزمان گاهی در حال زمزمه

زیارت عاشورا هم بود .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه