نماز عشق صفحه 52

صفحه 52

سید علی اصغر تولیت

قبل از عملیات خیبر بود . ما در نزدیکی های رودخانه دز ، بیرون پادگان دو کوهه مستقر بودیم . در بین گردان ها برادران روحانی هم حضور داشتند .

یک روز بین نماز ظهر و عصر بود که یکی از این روحانیان به نام حاج آقای آل طه مشغول صحبت شدند . بعد از مدت کمی ایشان شروع کردند . حضرت زهرا (س ) را قسم دادن و دعا کردن . در بین این قسم دادن از سیدهای حاضر در جلسه هم خواستند که بایستند .

با این سخنان حاج آقا ، همه مشغول گریه شدند . ایشان این سیدها را شاهد گرفت و در بین این نماز شروع به دعا کرد . این نماز در یک فضای باز برگزار می شد و هیچ گل و سبزه ای هم در آن محل وجود نداشت . اواخر صحبت های حاج آقا بود که عطر خاصی فضا را پر کرد .

دعا تمام شده بود و آماده نماز عصر بودیم . من فکر می کردم که تنها خودم این بوی خوش را استشمام کرده ام ، اما با اشاره ها و عکس العمل های رزمندگان متوجه شدیم که این رایحه خوش را همه درک کرده اند .

چون صحبت خاتم حضرت زهرا (س ) بود خوب می شد فهمید که این بوی خوش ، گوشه چشمی بود از

طرف ایشان .

نماز جماعت اجباری

حسین عرب

یک روز موقع نماز بود و ما روحانی برای اقامه نماز جماعت نداشتیم . شروع به به تعارف کردیم که کدام یک برویم جلو . خلاصه هیچ کس قبول نکرد که امامت جماعت را قبول کند . یکی از بچه ها یک اسلحه برداشت و به شوخی به یکی از دوستان گفت یا برو جلو یا می زنم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه