نماز عشق صفحه 63

صفحه 63

در همین حال دیدیم که یک نفر از آن ها مشغول جهت یابی است و با قطب نما دنبال قبله می گردد . با صدایی نسبتا بلند اعلام کرد : وقت نماز صبح شده . للّه تعدادی از ما که صدایی او را می شنیدیم ، به سرعت به طرفش رفتیم تا جهت قبله را سؤ ال کنیم . چگونه در زیر آن آتش گلوله ها می توان

جای امتی برای نماز پیدا کرد ؟ امکان تجدید وضو نبود . آن دو تخریبچی در انتهای نماز خود بودند و عملشان همه بینندگان را به شوق معنوی وا می داشت . با تمام وجود خاکی و ملکوتی خویش در مقابل خداوند ایستادم . اول فکر کردم که آیا با پوتین نماز بخوانم یا نه ؟ ولی از درون خودم جواب شنیدم که کسی گفت : زود باش ، زود باش نماز این گونه را خدا می پسندند . تو برای حفظ دین خدا این جا آمده ای .

زیر نور منورها و تیرهای رسام و صدای گلوله ها صدای خویش را نمی شنیدم . نماز را سلام دادم . رو به قبله ایستاده بودم که به سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام عرض ادب کنم که موج انفجار مرا زمین گیر کرد .

نماز صبح در میدان مین ، در کنار چند مجروح به همراه آماج گلوله های دشمن عجب حال و هوایی داشت که هنوز بعد از 21 سال غبطه تکرار لحظه ای از آن را دارم .

یک در دو جا

علی دوست محمدی

یکی از دوستان رزمنده ، هنگام خارج شدن برای خواندن نماز شب ، چند بالش یا چیزهای دیگر را زیر پتویش قرار می داد تا اگر کسی بیدار شد متوجه غیبت او نشود .

یک شب در حالی که مشغول نماز شب بود ، یکی از نگهبان ها او را می بیند و پاسبخش را صدا می کند . دو نفری مسلح به بالای سر او می روند و او را در حال نماز می بینند .

بعد از نماز از او می پرسند تو چرا

در دو جا هستی ؟ هم در رختخواب و هم این جا . چون در محل خواب تو بررسی کردیم و دیدیم آن جا خواب هستی . او هم در جواب می گوید که نهت من فقط همین جا هستم و کسی در رختخواب من نیست .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه