نماز عشق صفحه 64

صفحه 64

امضای شهاتنامه

علی دوست محمدی

مرحله اول عملیات بیت المقدس بود . شب عملیات از سه راه شادگان به سمت رودخانه کارون پیاده راه افتادیم وقتی به کاروان رسیدیم ، هنوز پل آماده نبود و امکان عبور نیروها وجود نداشت . هوا کم کم تاریک می شد و وقت نماز مغرب و عشا نزدیک بود .

به عده ای از بچه ها گویا الهام شده بود که این نماز ، آخرین نماز شماهاست . بسیاری از رزمندگان در رودخانه کارون غسل کردند و با غسل و طهارت روحی ویژه ای به نماز مشغول شدند . بعد از نماز هم دعای کمیل خواندیم . زمزمه

امشب شهاتنامه عشاق امضا می شود

فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود

فضا را پر کرده بود . نخل با بچه ها همصدا شده بودند . آن شب من محور نماز بچه ها بودم و فقط به آن ها نگاه می کردم . یاد آن صحنه ها انسان را منقلب می کند . بسیاری از رزمندگان آن نماز مغرب را در زمین نبودند و آسمان ها پرکشیده بودند . شب هنگام ، فرمان حرکت صادر شد تا صبح راه رفتیم و به دشمن رسیدیم .

هوا در حال روشن شدن بود که یکی از فرماندهان اعلام کرد نماز صبح را بخوانید . ما به جاده اهواز - خرمشهر نزدیک

شده بودیم . زیر رگبار گلوله ها تیمم کردن و نماز خواندن صفای خاصی داشت . یادش بخیر .

نماز بر روی تانک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه