نماز عشق صفحه 69

صفحه 69

ماءموریت ما به اتمام رسیده بود و ما در بازگشت وارد سومار شدیم . یک چادر هلال احمر که ده نفر بود به ما دادند تا در آن بخوابیم . هوا بسیار سرد بود و کمی هم باران می بارید . از آن جا که تعداد ما 14 نفر بود ، امکان این که بتوان در چادر استراحت کنیم نبود .

یکی از رزمندگان به نام شهید محمود اخلاقی (که در روز عاشورای همان سال به شهادت رسید) با اصرار در جلوی در چادر خوابید . بعد از لحظاتی که همه بچه ها را خواب فرا گرفت ، او به آرامی چادر را ترک کرد و در هوای سرد و در شرایطی که گاهی باران نیز می بارید تا صبح مشغول نماز شد . و نماز شب خود را به نماز صبحش متصل کرد .

او آن شب ضمن این که توانست تا صبح عبادت کند ، با بیرون رفتن از چادر اجازه داد که بچه ها کمی هم که شده راحت تر استراحت کنند و خستگی عملیات را از تن خود خارج کنند .

این ایثارها و گذشت ها با وجود تمامی سختی ای که داشت علت شد تا چنین افرادی بار سفر بر بندند و به دیار یار پرواز کنند و خوشی چند لحظه ای این دنیا را با رضایت حق عوض

کنند . روحشان شاد .

توکل بر خدا

محمد دانش راد

مشغول حرکت به سوی منطقه ، جهت انجام عملیات فتح یک بودیم . حدود ساعت 7 شب بود که حرکت کردیم . حتی یک لحظه هم برای ما ارزشمند بود و باید خیلی سریع به منطقه مورد نظر می رسیدیم . وقت نماز مغرب و عشا فرا رسید . یک فرصت بسیار کوتاه چند لحظه ای دادیم تا نیروها سریعا نشسته و تیمم کنند و اگر مهر ندارند یک سنگ بردارند . دوباره حرکت شروع شد ولی این بار حرکت با راز و نیاز و اقامه نماز همراه بود . بعد از تعیین جهت قبله ، صورت ها را رو به قبله نگه داشتیم و در یک ستون در حال حرکت ، همگی مشغول نماز شدیم .

آن شب با توکل بر خدا و به یاری آن نماز ، توانستیم به موقع وظیفه خود را انجام دهیم .

نماز شب ترک نشود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه