نماز عشق صفحه 71

صفحه 71

خواند و با این ذکر ، همراهانش را از ترس و دلهره خارج می کرد .

سرانجام این رزمنده با صفا در عملیات بیت المقدس 7 ، در حال خواندن نماز شب به دیار یار شتافت و عند ربهم یرزقون شد .

ترس از زندگی

مهدی عزیزی

مدتی بود که مسؤ ول خرید بوفه یگان بودم . گاهی که می خواستیم برای خرید به شهر برویم مشکل کمبود راننده داشتیم . البته هم راننده کم بود و هم تعدادی از راننده ها می ترسیدند که در جاده رانندگی کنند . با توجه به دیدی که دشمن بر جاده داشت ، تردد وسایل نقلیه بسیار خطرناک بود . یک روز یکی از راننده ها قبول کرد با توجه به خطرات موجود ، به عنوان راننده همراه من بیاید .

در راه با او در مورد مسائل دینی صحبت کردم و به او گفتم که اگر ما برای دفاع از دین آمده ایم ، دیگر ترس معنایی ندارد . نباید دلهره داشت .

در جاده خیلی آتش سنگین نبود و ما توانستیم به راحتی به شهر برسیم . در شهر مقداری وسایل مورد نیاز را خریداری کردیم و بعد به یک لبنیاتی مراجعه کردیم و مقداری ماست هم خریدیم .

سوار بر ماشین ، چند متری ، شاید حدود 15 متر از لبنیاتی دور شده بودیم که خمپاره بزرگی خورد وسط این کارگاه نسبتا بزرگ و به طور وحشتناکی منفجر شد و رفت روی هوا ، من و راننده خیلی شانس آوردیم . در برگشت با راننده صحبت کردم و به او گفتم اگر 2 دقیقه دیرتر حرکت کرده بودیم ، به شهادت رسیده بودیم

و یا مجروح می شدیم .

از فردا آن راننده مسجدی شد و نه تنها از رانندگی نمی ترسید که هر روز دواطبانه جهت خرید به شهر می آمد . بعد از آن علاوه بر صحبت در ماشین ، در مسجد نیز هم صحبت خوبی پیدا کرده بودم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه