نماز عشق صفحه 9

صفحه 9

دعوت کردند .

بعد از توجیه و تشکیل جلسات ما وارد عملیات والفجر شش شدیم .

تکبیره الاحرام حقیقی

محمد رضا رحیمی

در سال 1365 بود که برای اولین بار توفیق یافتم در جبهه حاضر شوم . این اعزام مصادف شده بود با حمله مجدد دشمن به شهر مهران و به تصرف در آوردن آن . به همراه یکی از یگان ها از جنوب به غرب اعزام شدیم که این جا به جایی جهت دفع دشمن و جلوگیری از تجاوز بیشتر آن ها بود .

اتفاقا ماه مبارک رمضان در خرداد ماه همان سال و همزمان با این حملات و جا به جایی ها واقع شده بود . رزمندگان روزها را روزه بودند ولی با این که فرصت افطار تا اذان صبح زمان زیادی نبود ، ولی اصلا از برنامه های عبادی شبانگاهی خودشان غافل نمی شدند .

از جمله این رزمندگان برادری بود به نام شهید رمضانعلی نوری . این شهید عزیز به همراه سایر رزمنده ها بسیار مفید به انجام دعاها و آداب ماه مبارک بود . شب ها در کناره دیواره بیرونی سنگرها آن چنان عارفانه و مخلصانه پروردگار خویش را می خواند که مشخص بود کاملا از دنیا بریده است . راز و نیازهایش به ویژه در نمازهای شب های قدر دیدنی بود . عده زیادی دعای جوشن کبیر می خواندند؛ عده ای به رادیو گوش می کردند و خلاصه آن چنان در مقابل قدرت لایزال الهی زار می زدند که گویی در دنیا نیستند .

مهم ترین عامل وصل آن ها هم همین نمازها و تکبیره الاحرام های واقعی آن ها بود . وقتی وارد نماز می شدند

دیگر هیچ چیز را نمی دیدند .

به ویژه که روزها را روزه داشتند و فضا هم بسیار مناسب بود .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه