- مقدمه 1
- پنج نامه بسیار مهم از عارف کامل کیمیا نظر مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی 3
- سخن ناشر 8
- اسرار نماز(مرحوم ملا محسن فیض کاشانی) 9
- مختصری از زندگی علامه فیض کاشانی 9
- اشاره 9
- مقدمه 10
- درِ اول : اذان و اقامه 13
- درِ دوم : ادعیه افتتاحیه ، تکبیرات هفتگانه 17
- درِ سوم : تفسیر سوره حمد 23
- درِ چهارم : سوره قدر وتوحید 28
- درِ پنجم : رکوع 32
- درِ ششم : سجود 34
- درِ هفتم : قنوت 37
- درِ هشتم : تشهد 39
- تسلیم 43
- خاتمه 45
- مختصری از زندگانی حاج شیخ 47
- اسرار نماز(مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی(قدس سره الشریف) 47
- توضیح 48
- سفر آدمی به سوی خدا 50
- نماز ستون دین 53
- اهمیت و اسرار نماز 55
- قسمت اول 55
- قسمت دوم 59
- قسمت اول 61
- اسرار سوره حمد 61
- قسمت دوم 64
- چشمه آب حیات 68
- اعتقاد اهل سنت 70
- نظریه حاج شیخ درباره صراط مستقیم 70
- مقدمه مترجم 77
- اسرار نماز( عالم ربانی شهید ثانی) 77
- توضیح 77
- مختصری از زندگی شهید ثانی ره 77
- مقدمه مؤلف 81
- مطلب اول 83
- مقدمه : شامل سه مطلب 83
- مطلب دوم 86
- مطلب سوم 89
- قسمت اول 90
- اسباب تفرقه باطن 90
- قسمت دوم 92
- فصل اول : در مقدمات نماز 94
- توضیح 94
- 1 - طهارت 95
- 2- ازاله نجاست 97
- 4- لباس ظاهرنماز گزار 98
- 3- ستر عورت 98
- 5- مکان نماز گزار 99
- 6- وقت نماز 99
- 7- قبله 103
- فصل دوم : مقارنات نماز 105
- 1- قیام 105
- 3- نیت 106
- 2- دوام بقیام 106
- 4- تکبیره الاحرام 107
- 5- قرائت 110
- 6- رکوع 113
- 7- سجود 114
- 8- تشهد 115
- 9- سلام 116
- وظایف قرائت قرآن 118
- 1- حضور قلب 119
- 2- تدبّر 119
- 3- تفهّم 119
- 4- خالی ساختن قلب از موانع 120
- 5- مخصوص گردانیدن نفس 120
- 6- تاثّر 121
- 7- ترقّی 123
- 8- تبرّی 123
- فصل سوم : منافیات نماز 124
- 1- منافیات اقبال دل 124
- قسمت اول 125
- 3- ریا 125
- 2- منافیات صحت نماز 125
- قسمت دوم 129
- 4- عجب 133
- قسمت اول 134
- خاتمه 134
- قسمت دوم 136
- قسمت سوم 139
- نماز جمعه 141
- نماز عید 143
- نماز آیات 143
- نماز طواف 143
- نماز جنازه 144
- نماز نذر و عهد و... 144
- نکته مهم در اسرار باطنی نماز 145
- شعر 146
- ضمیمه 148
- تعقیبات 148
- اذکار مهم 150
- چند نکته مهم برای اهل ذکر 152
- چند دستور ختم 154
لاجرم آگاه باش که مجرد قصه مقصود نیست ، بلکه مقصود اعتبار گرفتن مسلمانها از اخبار گذشتگان است . و اعتقاد مکن که هر خطابی که خاص قومی است در قرآن ، مراد به آن قوم خصوص باشد. مثلا خداوند در سوره مبارکه طه آیه 80 و 81 خطاب به قوم بنی اسرائیل می فرماید:
خطاب به قوم بنی اسرائیل می فرماید: یا بنی اسرائیل قد انجیناکم من عدوکم و واعدناکم جانب الطور الایمن و نزلنا علیکم المن والسوی کلو من الطیبات ما رزقناکم ولاتطغوا فیحل علیکم غضبی و من یحلل علیه غضبی فقد هوی ای بنی اسرائیل ما شما را از دست دشمن بی
رحم نجات دادیم و با شما وعده گذاشتیم در وادی ایمن و کوه طور، تا به مناجات موسی ، کلام حق را بشنوید و برای شما هنگام سرگردانی در بیابان ، من و سلوی فرستادیم حالا که نجات پیدا کردید و دشمن شما را بین رفت ، هوشیار باشید که از روزی حلال ، و طیب ، بخورید، و مبادا در خوردن روزی حلال اسراف و زیاده روی و طغیان کنید، زیرا نتیجه اسراف و زیاده روی در خوردن ، غضب خداست و هر قوم و یا هرکس ، مشمول غضب من گردد، البته خوار و هلاک خواهد شد این دو آیه مورد خطاب به بنی اسرائیل بود، در زمان حضرت موسی (علیه السلام ) اما در حقیقت دستور اکید است برای همه انسانها در طول تاریخ ، که درخوردن اسراف و طغیان نکنند، وگرنه البته مورد غضب خدا واقع شده و خوار و ذلیل و هلاک خواهند شد و تاریخ پر است از نابودی اقوام و افرادی که در خوردن اسراف کردند و هلاک شدند ولی متاءسفانه در هر دوره و زمان ، چشم عبرت بین ، خیلی کم است .
بدرستی که قرآن وسائر خطابهای شرعیه که وارده است از باب ایاک اعنی و اسمعی یا جاره می باشد. (یعنی : به در می گویم تا دیوار بشنود) و همه آنها نور و هدایت و رحمت است مر عالمیان را و از این جهت است که امر نموده خدای تعالی کافه خلق را به شکرانه نعمت کتاب خود.
لذا فرموده است : و اذکروا نعمه الله علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمه
یعظکم به سوره بقره ، آیه 231 یاد آورید نعمت خداوند متعال را بر شما، و آنچه را که بر شما فرو فرستاده از قبیل کتاب و حکمت ، خدا می خواهد شما را به آن وسیله اندرز فرماید آنگاه با هوشیاری تقدیر کند در دل خود که مقصود از قرآن ، منحصر درس و خواندن آن نیست بلکه مثل خواندن بنده است نوشته آقای خودش را، که نوشته باشد به او تدبر نما در این کاغذ و به مقتضای فرموده آقای خود عمل کن .
حکیمی گفته است که این قرآن ، آورده است برای ما از نزد پروردگار ما عهدهای او را، تا ما تدبر کنیم آن ها را در نماز خود، و مطلع شویم بر آنها در خلوتها، و بشماریم ، آنها را جزء فرمانهای خدا، بر وجهی که سنتهای پیرو شده را امتثال نمائیم .
6- تاثّر
ششم : تاءثر است و آن چنان است که شخص متاءثر شود به آثار مختلفه آن ، به حسب اختلاف آیات پس به هم رسد از برای او به حسب فهمیدن معانی مختلفه ، حالتی که متوجه شود نفس او به همان حالت که فهمیده است مثلا اگر آیه خوف را بفهمد، نفس او خائف گردد و یا آیات وعده و نعمتهای بهشتی را بفهمد، شادمان گردد. و علی هذا القیاس سایر آیات هم بر این قیاس باشد پس استعداد، این تاءثر را بهم می رساند، و نفس او متاءثر و منفعل می گردد، و حاصل می شود او را خشیت و تاءثر، و هر قدر غالب گردد شناختن او، آن شخص غالب تر می گردد، به
درستی که تنگ گرفتن دل در اکثر اوقات ، غالب است بر عارفان .