ارزش ها و لغزش های نفس صفحه 245

صفحه 245

ص:261

نماز او را بخوان. می دانیم از او دل گیر هستی ؛ امّا دیشب که باران بارید و یک خانواده گرفتار شدند، او که زنده بود، رفت و مشکل ایشان را حل کرد. (1) تو بیا و در نماز بگو: «اغفر لِهذا المیت» تا او را ببخشم. من نکردم امر تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم (2)

من خاک را به انسان زنده تبدیل کردم تا به او جودی کرده باشم. ایشان مرا رها می کنند ؛ ولی من که ایشان را رها نمی کنم و به آنان بی محبتی نمی کنم. وقتی می خواهم او را بیامرزم، حال گریه در او به وجود می آورم. چون خدا خواهد که ما را یاری کند میل ما را جانب زاری کند (3)

نعمت از خدا، پاسخ از بنده

سوم، ای بندگان من! روزی شما از من، و شکر از شما. این جا غیر از آمرزش و توبه است. این جا غیر از دو مورد قبلی است. نان تو را قطع نمی کنم. من نان تو را نمی بُرم.

موسی علیه السلام یک بار به من گفت: مرگ فرعون را برسان! گفتم چگونه؟ گفت: آب و نان او را قطع کن! این قدر تشنه و گرسنه شود تا بمیرد. به او گفتم: او می تواند از بندگی من دست بردارد ، اما من از خدایی خود دست برنمی دارم. من آب و نان او را می دهم، او هر کاری می خواهد، بکند. (4)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه