ارزش ها و لغزش های نفس صفحه 280

صفحه 280

ص:296


1- 1) - عیون أخبار الرضا علیه السلام : 275/1 - 274؛ «قیل للصادق علیه السلام صف لنا الموت قال للمؤمن کأطیب ریح یشمه فینعس لطیبه و ینقطع التعب و الألم کله عنه ... قیل فما بالنا نری کافرا یسهل علیه النزع فینطفی و هو یحدث و یضحک و یتکلم و فی المؤمنین أیضا من یکون کذلک و فی المؤمنین و الکافرین من یقاسی عند سکرات الموت هذه الشدائد فقال ما کان من راحه للمؤمن هناک فهو تعجیل ثواب و ما کان من شدید فتمحیصه من ذنوبه لیرد الآخره نقیا نظیفا مستحقا للثواب الأبد لا مانع له دونه و ما کان من سهوله هناک علی الکافر فلیوفی أجر حسناته فی الدنیا لیرد الآخره و لیس له إلا ما یوجب علیه العذاب و ما کان من شده علی الکافر هناک فهو ابتداء عذاب الله له.» و نیز در تفسیر نمونه: 95/11 - 96، ذیل آیه 45 - 48 سوره حجر در زمینه پاداش آمده: پاداش و ثواب در صورتی کامل می شود که چهار شرط در آن جمع گردد: منفعت قابل ملاحظه ای باشد - با احترام مقرون باشد - از هر گونه ناراحتی خالی باشد - و جاودانی و همیشگی باشد. در آیات ذیل، در زمینه نعمتهای بهشتی به هر چهار قسمت اشاره شده است. جمله إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ اشاره به قسمت اول است. جمله ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِینَ دلیل بر احترام و تعظیم است. جمله وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ، اشاره به نفی هر گونه ناراحتی و ضررهای روحانی، و جمله لا یَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ، اشاره به نفی زیانهای جسمانی است. اما جمله وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ بیانگر آخرین شرط، یعنی دوام و بقاء این نعمتهاست و به این ترتیب، این پاداش از هر نظر کامل خواهد بود.»
2- 2) - مومنون (23) : 99 - 100؛ «حَتّٰی إِذٰا جٰاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قٰالَ رَبِّ ارْجِعُونِ *لَعَلِّی أَعْمَلُ صٰالِحاً فیٖمٰا تَرَکْتُ کَلاّٰ إِنَّهٰا کَلِمَهٌ هُوَ قٰائِلُهٰا وَ مِنْ وَرٰائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلیٰ یَوْمِ یُبْعَثُون» و نیز در روایت آمده: الأمالی، شیخ صدوق: 290، حدیث 12؛ «عن موسی بن جعفر عن أبیه الصادق جعفر بن محمد علیه السلام ... قال إذا مات الکافر شیعه سبعون ألفا من الزبانیه إلی قبره و إنه لیناشد حاملیه بصوت یسمعه کل شیء إلا الثقلان و یقول لو أن لی کره فأکون من المؤمنین و یقول ارجعونی لعلی أعمل صالحا فیما ترکت فتجیبه الزبانیه کلا إنها کلمه أنت قائلها و ینادیهم ملک لو رد لعاد لما نهی عنه فإذا أدخل قبره و فارقه الناس أتاه منکر و نکیر فی أهول صوره فیقیمانه ثم یقولان له من ربک و ما دینک و من نبیک فیتلجلج لسانه و لا یقدر علی الجواب فیضربانه ضربه من عذاب الله یذعر لها کل شیء ثم یقولان له من ربک و ما دینک و من نبیک فیقول لا أدری فیقولان له لا دریت و لا هدیت و لا أفلحت ثم یفتحان له بابا إلی النار و ینزلان إلیه الحمیم من جهنم و ذلک قول الله عز و جل وَ أَمّٰا إِنْ کٰانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضّٰالِّینَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ یعنی فی القبر وَ تَصْلِیَهُ جَحِیمٍ یعنی فی الآخره.»

یک عمر هم عمر خانمی بود که به فرهنگ مادی آلوده بود که با اختیار خود، زمان محدود را به موج شهوات حرام و مجالس لغو و بازی گری و بطالت تبدیل کرد.

خداوند از این مجالس، که قاتل عمر است، اسم می برد :

« فِی جَنّٰاتٍ یَتَسٰاءَلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ » (1)

اشراف بهشتیان بر جهنّمیان

وقتی بهشتی ها در بهشت قرار می گیرند، خداوند به ایشان اشرافی بر جهنمی ها می دهد که بدانند و لمس کنند از چه تنگنایی رها شده اند و با بیداری از چه چاه عمیقی رد شده اند! خداوند به آنان اجازه می دهد که با جهنمی ها سخن بگویند :

« مٰا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ » (2)

چه چیزی شما را به این جا کشید؟ آنان چهار جواب می دهند : یکی این که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه