- تقديم به 1
- متن تأئيديه حضرت آيةاللّه محمد يزدي 2
- متن تائيديه حضرت آيةاللّه مرتضي مقتدايي 3
- متنتأييديه حضرت آيةاللّهسيدعلياصغردستغيب نماينده محترمخبرگانرهبريدراستانفارس 4
- مقدمه ناشر 5
- مقـدمـه مـؤلـف 7
- بخش اول:نفس و روان 10
- نفس انسان 11
- نفــس معتــدل 12
- آگـاهي نفـس از طـريق الهام 13
- صفـات مستقـر در نفـس 15
- نفس مـلامتگـر مـؤمن 15
- مفهوم پليدي در نفس 17
- خـاطرات بـدون استقـرار در نفس 17
- تجســم نفســانيـات در ظــاهــر انســان 19
- ايجـــــاد صفــــات روحــــي 20
- تحــول روانــي در انسان 21
- اصول تأثيرپذيري نفس انسان 22
- فصل دوم:تأثيرپذيري نفس و تحول در انسان 22
- سعادت و شقاوت ذاتي نفس و تغييرات آن 23
- نفــس انساني و تطابق آن با گنـاه 24
- تغييـرپذيري نفـس براي پـذيرش عذاب دائمي 24
- تغييـر پـذيـري نفس بـراي پـذيـرش عــذاب اختيـاري 25
- استعـداد نفس بـراي كسب رحمت الهي 26
- دخالت مشيت الهي در تغيير استعدادهاي نفساني انسان 27
- تأثيـر اعمـال در نفس انسان 28
- اعمال محفـوظ در نفس و شكـل واقعي آن 29
- عـواطـف و ادراكــات محـل نفــوذ شيطـان 30
- تأثير روانـي مكـر در انسان 32
- حـركت غيـراختيـاري انسان در نفـس خـود 33
- فصل سوم :سير و سلوك در نفس مؤمن 33
- سلــوك در نفـس مـؤمن 34
- حركت نفس انساني و مقصد نهايي آن 35
- سيـــر در نفـس و حــق معـرفـت الهــي 36
- مــراقبـت از نفــس 37
- فصل چهارم :معـرفت النفـس 38
- معــرفـت نفـس يـا شنـاخـت شهـودي انســـان 38
- شنــاخـت عــوامـانـه از «مــن» انســاني 40
- تـأثيـر حـوادث در توجه بـه نفس 41
- تـوجـه موقت و تـوجـه مستمـر بـه نفـس 42
- توجـه به نفس و سير و سلوك روحـاني در جوامع تاريخي و مذهبي 43
- توجه به نفس و انگيزههاي آن 45
- ارتبـاط باطنـي نفس با آثـار عبادت و رياضت 47
- تـربيـت نفـس و اراده 47
- تفاوت ديـن بـا عـرفان و تصوف يا معرفت نفس 48
- دين فطري و انگيزه عرفان نفس 50
- انگيـزههــاي متفـاوت تـوجـه بـه نفـس 53
- معرفت نفس و معرفت الهي 54
- مـذاهب مختلـف تصـوف و عـرفـان نفـس 55
- بخش دوم:عواطف 56
- مفهـــوم محبــت و دوســت داشتــن 56
- مصـاديـق دوستـي و حبّ 58
- 1 ـ دوسـت داشتــن غــذا 59
- 2 ـ دوســت داشتــن همســــر 60
- دوست داشتن ـ رابطه بين انسـان و كمـال 60
- شـدت و ضعف محبّت 61
- اشاره 62
- دوستـي در سـاير مـوجـودات 62
- محبت، وسيله ارتبـاط عـاشـق و معشـوق 63
- مفهوم عشق الهي 64
- فصل دوم:عشقهاي الهي و معنوي 64
- دوست داشتن انسـان از جـانب خــدا 65
- دوست داشتن خـدا از طـرف انسان 65
- نظـام عشـق الهي و ولايت 66
- حقيقــي بـودن محبـت بـه خـــدا 67
- عشـق خـالص و عشـاق مخلص خـدا 69
- شرايط عشق الهي 70
- مـوانع راه عشـق الهـي 72
غير خود منصرف و به خود متوجه ميسازد. حوادث تكاندهنده نظير ترس و وحشت شــديــد و مســرت فــوقالعــاده و محبــت مفــرط و اضطــرار شديد و امثال اينها در اين معنا تأثير به سزايي دارند.
همچنين ساير عوامل و پيشآمدهايي كه چه بسا يكي از آنها باعث شود، پارهاي از حقايق را كه حواس ظاهري و فكر خالي هيچگاه نميتواند، آنها را درك نمايد در برابر آدمي مجسم و محسوس نمايد. نتيجتا در حال خواب و يا بين خواب و بيداري امور مختلفي را از وقايع گذشته و يا حوادث آينده و يا خفايايي را كه دست حواس ديگران بدان نميرسد، احساس كند و چه بسا اگر اراده آدمي با ايماني كامل و يقيني محكم و اذعــاني جــازم جفــت و تــوأم شــود، كـارهـايي كنـد كه اشخاص متعارف از آن عــاجـز بـاشنـد و اسبـاب عادي نتوانند انسان را به چنيـن نتـايجي هــدايــت كننــد.
تأثير حوادث در توجه به نفس (95)
چيزي كه اشاره بدان در اين جا اهميت دارد، اين است كه اينگونه امور اموري هستند كه در وقوعشان حاجت دارند، به اين كه نفس از هر چيزي كه از خود خارج است و مخصوصا از لذايذ جسماني منصرف شده و لحظهاي به خود متوجه شود و لذا ميبينيم در باب رياضت نفس با اين كه داراي انواع مختلف و بيشماري است، معذلك در همه آنها اجمالاً مخالفت با نفس و آن را از امور خارج از خود پرهيز دادن اساس كار به شمار ميرود.
اين نيست مگر براي اين كه فرو رفتن نفس در خواستهها و شهوات خويش، او را از پرداختن به خود منصرف ساخته و به شهوات و امور خارج از خود راهنمايي ميكند و در نتيجــه نيــروي شگــرف نفــس را كــه بــايــد صــرف يــك كــار ـ اصلاح خود ـ شود در آن شهوات تقسيـم و پـراكنـده نمـوده و آن را از اصـلاح خـويـش بـازداشتـه
(96) نفس و روان و عواطف
و ســـرگـــرم شهـــــواتـش مــيكنـــــد. (1)
تـوجـه موقت و تـوجـه مستمـر بـه نفـس
عواملي كه آدمي را به آثار نفساني دعوت ميكند، همانطوري كه براي بعضي از افراد به طور موقت و زماني كوتاه ميسر ميشود، همانطور ممكن است براي افراد ديگري اين توفيق به طور مستمر و يا زماني طولاني دست دهد. چه بسا اشخاصي از اهل زهد كه ما خود ديدهايم، كارشان به جايي رسيده كه نسبت به لذائذ مادي و
1- الميزان ج 11، ص 306. (ذيل آيه 105 سوره مائده).