- مقدمه 1
- مختصری از زندگینامه حضرت آیت الله طیب 2
- مقدمه مؤلف 16
- مقدمه محقق 16
- مقصد اول: در ایمان 17
- امر دوم: فرق بین اسلام و ایمان 19
- امر سوم: در بیان اموری که ایمان به آنها تحقق می یابد 20
- امر پنجم: در ارکان و دعائم ایمان 26
- امر چهارم: در مراتب و درجات ایمان 26
- امر ششم: در صفات مؤمن 27
- امر هفتم: در فضل مؤمن و فضیلت ایمان 28
- مقصد دوم: در تقوای ظاهر 29
- امر اول در معاصی کبیره و اقسام آن 30
- قسم اول: فرائض و واجباتی که ترک آنها گناه کبیره است: 30
- 2)- زکات 30
- اشاره 30
- 3)- خمس 31
- 4)- روزه ماه رمضان 31
- حج پانزده واجب دارد: 32
- حج، و عمره. پنج واجب دارد: 32
- 5)- حج که بر هر کس مستطیع شود واجب است 32
- عمده شرایط امر به معروف و نهی از منکر چهار چیز است: 33
- 6 و 7)- امر به معروف و نهی از منکر که ترکش گناه کبیره است 33
- قسم دوم از گناهان کبیره: 33
- دسته سوم: 34
- دسته اول: 34
- دسته دوم: 34
- معاصی صغیره بسا به واسطه جهاتی کبیره میشود: 39
- کبیره بودن معصیت به یکی از چند چیز محقق میشود: 40
- اشاره 40
- امر دوم: در توبه و شرایط آن 40
- ه- طریق تحصیل توبه: 41
- و- مشارطه، مراقبه، مرابطه، محاسبه: 41
- آداب توبه نیز بسیار است: 42
- توبه به سه شرط محقق میشود: 42
- الف- وجوب توبه: 43
- ب- وجوب قبول توبه بر خداوند: 43
- ج- طریق توبه از اقسام معاصی: 43
- 3)- حقوق جانی، 44
- 4)- حق حریم 44
- حقوق الناس بر پنج قسم است: 44
- 2)- حقوق عرضی، 44
- 5)- حق دینی، 44
- اشاره 45
- 2)- قوه غضبیه: 45
- امر اول در قوای انسان: 45
- مقصد سوم: در تقوای باطن 45
- 1)- قوه شهویه: 45
- امر دوم در مبدأ و منشأ اخلاق نیک و بد: 46
- 4)- قوه عاقله: 46
- 3)- قوه وهمیه: 46
- امر سوم: در معالجات اخلاق رذیله: 47
- جهل مرکب 49
- اشاره 49
- امر چهارم: در بیان اخلاق رذیله و مفاسد آنها و بیان ضد آنها از اخلاق حمیده و فوائد و منافع آنها: 49
- الف: اخلاق رذیله که در طرف تفریط قوه واهمه است: 49
- 2)- ریب: 50
- 3)- حیرت 50
- جهل بسیط 50
- 6)- وسواس: 51
- ب- اخلاق رذیله که در طرف افراط قوه واهمه است. 51
- 5)- شرک 51
- 7)- مکر و حیله و غدر و خدیعت، 51
- ج- اخلاق رذیله که در طرف تفریط قوه غضبیه است: 52
- 13)- عجله در کارها، 53
- 12)- بی غیرتی و بی حمیتی، 53
- 9)- یأس از رحمت خدا و ایمن بودن از مکر و عذاب خدا، 53
- 11)- پستی همت 53
- 10)- صغر نفس 53
- د- اخلاق رذیله که در طرف افراط قوه غضبیه است 54
- 16)- غیظ و غضب و آن عبارت از: 54
- 14)- سوء ظن و بدگمانی نسبت به خدا و خلق، 54
- 17)- عنف و درشتی در گفتار و کردار، 55
- 18)- بدخلقی و کج خلقی، 55
- 19)- حقد و کینه و عداوت، و حقد عبارت از: 55
- 21)- عُجب و خودپسندی، 56
- 20)- فحش و ایذاء، 56
- 22)- کبر، 56
- 25)- تزکیه نفس و خودستایی، 57
- 23)- افتخار و مباهات، 57
- 26)- عصبیت، و آن عبارت از: 57
- 24)- بغی، و آن عبارت از: 57
- 30)- فقر، 58
- 27)- قساوت قلب و سخت دلی، و آن این است که: 58
- ه- اخلاق رذیله که در طرف تفریط قوه شهویه است: 58
- 28)- خمود، و آن عبارت از: 59
- و- اخلاق رذیله که در طرف افراط قوه شهویه است: 59
- 33)- حرص، 60
- 34)- طمع، و آن عبارت از: 60
- 32)- حب مال، 60
- 36)- خیانت، 61
- 35)- بخل، 61
- 37)- فجور، 61
- 38)- اجتناب نکردن از مال حرام، 62
- ذ- اخلاق رذیله که منشأ آنها در قوه ای از قوای مزبور یا هر سه قوه است: 62
- 39)- بیهوده گویی و پرحرفی و تکلم کردن 62
- 42)- ظلم و تعدی و ستم، و آن عبارت از: 63
- 43)- ترک اعانت مسلمین و اهتمام در امور ایشان نداشتن، 63
- 40)- حسد، و آن عبارت از: 63
- 44)- تخوف وترسانیدن برادران دینی، 63
- 46)- فاش کردن سر مردم، 64
- 47)- شماتت کردن، و آن عبارت از اینست که: 64
- 45)- تفتیش و تجسس از عیوب مردم، 64
- 49)- سخریه و استهزاء و تقلید 65
- 48)- مراء و جدال و خصومت و ستیزگی، و آن عبارت از: 65
- 50)- حب جاه و شهرت، 65
- 51)- ریاء، و آن عبارت از: 66
- 52)- نفاق، 66
- 53)- غرور، 66
- 57)- بی اعتمادی به خدا، 67
- 56)- حزن و اندوه، 67
- 54)- طول امل و درازی آرزو، 67
- 55)- وقاحت و بی شرمی، 67
- 58)- کفران نعمت، و آن عبارت از: 68
- 59)- جزع و بیتابی، 68
- 61)- بی رغبتی به کمالات و سعادت اخروی، 69
- 62)- کراهت از خدا که موجب کفر است و ضد آن، 69
- 60)- غفلت، و آن عبارت از: 69
- 63)- بعد و دوری و الفت نداشتن با مردم، و ضد آن، 69
- 66)- عدم انقیاد و تسلیم، 70
- 68)- فسق، و آن: 70
- 67)- طغیان و سرکشی، و ضد آن، 70
- 64)- سخط و انکار و اعتراض بر خدا، 70
- 65)- جفا و بی وفایی، 70
- منابع و مآخذ 71
و ضد آن، استغناء و چشم پوشی از مال مردم میباشد که موجب عزّت است و از حضرت سجاد7 روایت شده که فرمود: «همهی خوبیها را دیدم که در قطع طمع از مردم جمع است.»
35)- بخل،
و آن صرف نکردن مال است در جایی که بذل آن لازم باشد و این صفت نتیجه حُب مال و موجب دوری از خدا و خلق و دخول در آتش است. و در کلام مجید میفرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ؛ گمان نکنند کسانی که بخل میورزند به آنچه خدا از فضلش به آنان عنایت کرده، خوب است برای ایشان؛ بلکه شر است برایشان، زود باشد که آنچه را بخل کرده طوق شود و به گردن ایشان افتد در روز قیامت.»
و چنانچه در صفت عجب گذشت رسول خدا 6 بخل را یکی از آن سه چیز هلاک کننده شمرده است.
و ضد این صفت، سخاوت است که از اخلاق حمیده و صفات انبیاء است و موجب سیادت و بزرگواری و سعادت و قرب به حق است. و رسول خدا 6 فرمود: «که جوان سخی گناهکار نزد خدا از عابد بخیل محبوبتر است.»
36)- خیانت،
و این از صفات مهلکه است و از نتایج این صفت است مال مردم خوردن و حبس حقوق و کم فروشی و غش و تدلیس و غیر اینها و ضد آن امانت است که در آیات و اخبار مدح بسیار از آن شده و از حضرت صادق7 است که فرمود: «هیچ پیغمبری را خدا مبعوث نکرد، مگر به راستگویی و ادای امانت نسبت به بر و فاجر.» و از صدق حدیث و اداء امانت (به این لفظ) در اخبار بسیاری مدح شده.
37)- فجور،
و آن عبارت از منغمر شدن در معاصی و مرتکب شده آنهاست از قبیل زنا و لواط و طرب و استعمال آلات لهو و لعب و شرب خمر و غیر ذلک از گناهان کبیره که موجب عقوبات شدید در دنیا و آخرت است.
و ضد آن، تقوی است چنانچه در مقصد سابق ذکر شد.