نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 117

صفحه 117

است.

لطافت نفس

گاهی هم نفس این قدر لطیف بود که به بدن می گفت: همین جا باش که من می خواهم به سفر بروم آن گاه به مکّه، کربلا، مشهد و دیدن اولیا می رفت و باز می گشت و به بدن ملحق می شد، بدن را به لطافت الهی بلند می کرد، این قدر می تواند قدرت پیدا کند که راحت از مرکبش پیاده شود، کارش را انجام دهد و برگردد و همان رابطۀ تعلّقی را دو مرتبه برقرار کند. گاهی انسان از این آیات، اعراض می کند؛ یعنی از تمام قدرت های خودش غافل می شود که چه قدرتی دارد و چه موجود شایسته ای است.

خداوند متعال یکی از اسامی روز قیامت را «یوم الحسره» نامیده است. آن جا پرده ها بالا می رود و ما می فهمیم که چه موجود والایی بودیم و چه قدر خودمان را پست نگه داشتیم. آن جا به حسرت و غصّه و رنج دچار خواهیم شد. موجودیت ما فقط این گوشت و پوست و استخوان نیست، اینها را حیوانات هم دارند، لکن ما موجودی الهی و نوری هستیم.

این بدن را تنها به علت تکامل نفس به ما داده اند و اگر بحث تکامل نفس در کار نبود، بدن را به ما نمی دادند. نفس در همان عالَم امری خودش بود، ما پیش حق بودیم، اما به صورت استعداد، حالا ما را به این جا آورده اند همه مسافریم و جای ما این جا نیست، ما در این دنیا غریبیم، صاحب ما منتظر ماست که ما خودمان را به او برسانیم، ما یک مسافریم، این قدر دشمنان نیایند پا روی این بدن ما بگذارند که ما را در این جا حبس کنند، صاحب ما منتظر ماست، به ملائکه هم گفته است: «إِنِّی جٰاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» (1)کاری نکنیم که فرشته ها به خدا بگویند، پس چه شد، چرا نیامدند، باید خودمان را بشناسیم، گول هیچ چیز را نخوریم، جذب هیچ چیز


1- (16)-بقره(2):30؛«به یقین جانشینی در زمین قرار می دهم.»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه