نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 196

صفحه 196

بندۀ من با تو چه کار کنم؟ تو که باز هم حاضر نشدی با من آشتی کنی، الان با تو چه کنم؟ امشب صدایت را شنیدیم که می گویی بیامرز ما را، ما بد کردیم.

امید به کرامت خدا در قیامت

خدا چهار برنامه را در حق شما اعمال می کند:

«وأنتُم مَعَ ذلِکَ تَجْتَرُونَ عَلیٰ إلٰهِکُم» ، اما شما باز هم جرأت گناه دارید:

«أنتُمُ الیَومَ تَتَکَلَّمُونَ» . پیغمبر می فرماید:

خوب همۀ شما الان بلبل زبانی می کنید:

«واللّٰهُ ساکِتٌ عَنْکُم» ، اما خدا هیچ چیزی به شما نمی گوید:

«فَیُوشَکُ أن یَتَکَلَّمَ وتَسْکُتُونَ» ، اما اگر نوبت حرف زدن خدا برسد، چنان درِ دهان شما را ببندد: «اَلْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلیٰ أَفْوٰاهِهِمْ»، (1)آن گاه انسان می خواهد زور بزند بگوید: خدایا بد کردم، دهنه بند به آدم زده اند، نمی تواند حرف بزند.

آن گاه خطاب می رسد که از پیش من دورش کنید، او را ببرید، او را به جهنّم می برند البته با خدا آشنا بوده، مسلمان بوده، اما او را می برند، کاری هم نمی تواند بکند. مدتی هم در عذاب می ماند، بعد دهنه بند را از دهانش برمی دارند، صدا می زند: مولای من، بس است، خطاب می رسد: جبرئیل صدای نالۀ بنده ام از ته جهنم می آید، او را بیاور. جبرئیل او را بیرون می آورد، پیغمبر می فرماید: خداوند خودش خطاب می کند: بندۀ من، چرا این کار را کردی که من تو را به جهنّم ببرم.

حالا هم پرونده ات بسیار بد است، و قابل قبول نیستی، دوباره او را به جهنّم برگردانید، پیغمبر می فرماید: وقتی او را برمی گردانند مدام برمی گردد پشت سرش را نگاه می کند و می رود. خطاب می رسد: چه شده چرا پشت سرت را نگاه می کنی؟ می گوید: در دنیا گفته بودند که تو کریمی، من گمان نمی کردم مرا بیرون بیاوری و دوباره برگردانی. خطاب می رسد: ای ملائکه، راست می گوید، او را به بهشت ببرید.

حرف پیغمبر این است که با این چهار کاری که خدا در حق شما می کند، با این


1- (11)-یس(36):65؛«امروز بر دهان هایشان مهر خاموشی نهیم.»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه