نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 234

صفحه 234

رضای خدا در کارها

وقتی انسان به جایی برسد که دیگر از غیر خدا لذتی نبرید، تازه به اول مقام رضا رسیده است، بعد از آن همه ما باید خیلی از جاده ها را طی کنیم، اول راه آن جایی است که ما از غیر خدا لذّت عمقی نبریم، نه این که از خوردن و پوشیدن و رفاقت لذت نبریم. این قطع نمی شود. بلکه منظور این است که تمام لذت ها باید فانی در لذّت حق شود. به رفیقم می خواهم یک لحظه نگاه کنم، اول باید رضای خدا را کسب کنم و بعد در خودم نگاه کنم، می خواهم لقمه را بردارم و بخورم، اول باید رضای خدا را کسب کرده باشم، بعد بخورم، آن لقمه شیرین یا شور یا ترش است، لذت دارد، اما لذتش دیگر فانی در لذت خداست. این که ما غافل باشیم و فقط گاهی به یاد خدا بیفتیم ما را به جایی نمی رساند. (1)

برخورد شیخ کاشف الغطاء با شخص فقیر

مرحوم کاشف الغطاء روز عید فطری سر سجّاده اش نشسته بود، یک فقیر مستحقّ شرعی آمد و گفت: آقا از فطریّه هایی که به شما داده اند، به من کمک کنید.

گفت: همۀ فطریّه ها را خرج کرده ام.

فقیرِ کارد به استخوان رسیده دهانش را پر از آب کرد و به صورت شیخ ریخت و گفت: تو که نمی توانی یک فقیر را بگردانی، چرا جای پیغمبر نشسته ای، بلند شو تا یک نفر دیگر در این مسند بنشیند.

شیخ کبیر هم بلند شد، عبایش را از دوشش برداشت و رو به جمعیّت فرمود: هر کس احترامی به محاسن سفید من دارد و مرا دوست دارد، هر چه قدر می تواند در این عبای من بریزد. خودش در صف جماعت گشت، عبایش را پر از پول کرد و به آن فقیر داد و از او هم عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخش، نمی دانستم اگر آبرویم را


1- (8)-در این رابطه امام صادق علیه السّلام می فرماید: مستدرک الوسائل:253/11،باب 17،حدیث 12912؛مصباح الشریعه:170؛«...لو وجدت حلاوه عباده اللّه و رأیت برکاتها و استضأت بنورها لم تصبر عنها ساعه واحده و لو قطعت إربا إربا. «اگر بیابی تو لذّت عبادت را و فواید بندگی پروردگار را ادراک کنی و کیفیّت آن را مشاهده نمائی و به نور عبادت،نفس خود را جلا دهی و از کدورتها او را پاک گردانی،لمحه ای از عبادت او فارغ و لحظه ای از بندگی او عاطل نمی توانی بود،هرچند گوشت بدن تو را به مقراض بچینند». آری!هرکه از عبادت و بندگی خدا اعراض کند و رغبت به عبادت چندان نشان ندهد،پس به تحقیق و یقین که او،لذّت و کیفیّت عبادت نیافته است و به فواید و عواید آن راه نبرده است». درباره راه رسیدن به حق در مشارق الدراری آمده: نبی و ولی،خواص از تابعان خود را که دارای استعداد سلوک اند،به حق می رسانند و رسیدن و رجوع به حق بدون سیر إلی الله امکان ندارد،شخص متوقف در نشئات حس به حق نمی رسد.فرق است بین دانستن حق و رسیدن به او،رسیدن به حق بدون گذشتن از خود امکان ندارد و از این گذشتن تعبیر به «فناء»نموده اند،بیرون کردن غیر حق از قلب و روح،و قلع ریشه شرک،و نیل به مقام خلوص،و اتیان موجبات قرب،و ترک اسباب بعد که بالأخره به مشاهده حق به عین قلب و رؤیت مقام کبریایی بدون وساطت حجب از جمله حجاب وجود و انیّت خود سالک محب حق منجر می شود،مقصد اصلی دعات الی الله،یعنی رسل و اولیاست. هرچه شوق سالک و عشق او به لقای حق تمام تر و کامل تر باشد،سیر او تندتر و حظّ او از وصال محبوب و معشوق حقیقی بیشتر است،وجود حب و عشق در سالک محب،فطری و تکوینی است،و منشأ آن حب به کمال مطلق است،و لا کمال فی الحقیقه إلاّ اللّه،و این حب منبعث است از حب حق به ذات و عشق به معروفیت اسماء و صفات و حب به رقایق اسمائیه و سرایت آن در جمیع مظاهر خلقیه به حکم «کنت کنزا مخفیا،فأحببت أن أعرف،فخلقت الخلق لکی أعرف.» مشارق الدراری،مقدمه آشتیانی:31-30.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه