نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 236

صفحه 236

بگذارد، خدا در آن شب به اهل آن محل نظر رحمت نمی کند، نفوس آن محل چگونه می توانند رحمانی شوند؟

کسی که صبح به اداره می رود، فلان نهاد می رود، مقام هم دارد، هشت ساعت هم با مراجعه کننده روبه رو است، یک بار روی خوش به مراجعه کننده نشان نمی دهد، این نفسش چطور می خواهد رحمانی شود؟ این نفس هنوز حالت امّاره را دارد، سی ساله شده، نفسش امّاره است، پنجاه ساله شده، نفسش امّاره است، هشتاد ساله شده، نفسش امّاره است، ما برای چه با یزدیان مخالف هستیم؟ فقط به دلیل این که نَفْسشان در همان حالت امّاره بودن مانده بوده، در جادّۀ «إِلاّٰ مٰا رَحِمَ رَبِّی » نیامده اند، نفس تبدیل به نفس رحمانی نشده، درّنده مانده است:

همانم که بودم به ده سالگی همان دیو با من به دلّالگی (1)

بدن رشد کرده، کلّه بزرگ شده، شکم با سه تا چلو کباب سیر نمی شود، ولی نفس به همان حالت حیوانی اولیّه اش مانده است:

گر قدمت هست چو مردان برو ور عملت نیست چو سعدی بنال (2)

مگر نفس به این راحتی رحمانی می شود: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمّٰارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاّٰ مٰا رَحِمَ رَبِّی ...». (3)

ادامۀ موضوع تحمّل استاد امام در برابر مشکلات دنیا

گفت برای درس دادن می آیم. روز اولی بود که در آن مسجد خرابه در آن محلّ فقیر نجف می رفتم. چهار طلبه روبه روی من نشستند، هنوز بسم اللّٰه درس را نگفته بودم که حجره ای که روبه روی مسجد بود و بسیار قدیمی هم بود، پینه دوزی در حال دوختن پارگی یک کفش بود. چشمش داخل مسجد افتاد و دید کلاس درس تشکیل شده، پردۀ مغازه را کشید و به جلسۀ درس آمد. استاد امام می فرماید: من


1- (9)-اقبالنامه نظامی گنجوی.
2- (10)-مواعظ سعدی شیرازی.
3- (11)-یوسف(12):53؛«من خود را از گناه تبرئه نمی کنم؛زیرا نفس طغیان گر،بسیار به بدی فرمان می دهد مگر زمانی که پروردگارم رحم کند...»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه