نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 266

صفحه 266

سخنی از امام موسی بن جعفر علیهما السلام

حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام می فرماید:

زمانی که چشمش به ملک الموت می افتد، می گوید: آمده ای مرا پیش حبیبم ببری، زود باش، دیگر معطّلم نکن، قبض روحم کن.

«فَزَهَرَ مِصْباحُ الهُدیٰ فی قَلْبِهِ».

«وأَعَدَّ القِریٰ لِیَومِهِ النّازِلِ بِهِ» از همین جا سفره اش را برای روزی که به مهمانی خدا می خواهد برود آماده کرده است.

«فَقَرَّبَ عَلیٰ نَفْسِهِ البَعیدَ» ؛ هیچ با مردن بین خودش و مرگ فاصله نمی بیند.

همین الان خودش را در حال مرگ می بیند.

«وَهَوَّنَ الشَّدیدَ» ؛ با عبادت، سختی های قیامت را آسان کرده است.

«نَظَرَ فَأَبْصَرَ» ؛ چشمش را باز کرد و آن چه نادیدنی بود، دید:

چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است آن بینی (1)

«وَ ذَکَرَ فَاسْتَکْثَرَ» ؛ یک بار که گفت: «یا اللّٰه»، قانع نشد، دوباره و دوباره و دوباره گفت:

«فَاسْتَکْثَر» . امیرالمؤمنین می فرماید: کارش به جایی رسیده که کنار دست او می نشینی و می توانی گوش های خود را باز کنی. تمام سلول ها و خون و گوشت و پوستش می گوید: «یا اللّٰه، یا اللّٰه»، همیشه می گوید، «اللّٰه».

«ذَکَرَ فَاسْتَکْثَر» هر چه را هم به او نشان می دهند، عادی است، نه تابلوها برای او غیر عادی است، نه طبیعت و نه گلستان. هر جا او را می بری می بینی که غیر از دیگران است، به همه چیز با عشق محبوب نگاه می کند چون آثار او را می بیند.

به دریا بنگرم دریا ته وینم(2)

***


1- (20)-دیوان اشعار هاتف اصفهانی.
2- (21)-بابا طاهر.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه