نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 271

صفحه 271

جوارح انسان برای نفس به منزلۀ ابزار هستند. وقتی کارفرما برای کاری می رود، تمام ابزارش را هم دنبال خودش می برد. اگر نفس شیطانی باشد و بخواهد در مجلس گناه شرکت کند، ابزارش را هم با خودش می برد، چشم، گوش، زبان، دست، پا و شکم را می برد و اگر نخواهد برود هیچ کدامشان نمی روند.

نفس که نرود تبعاتش هم نمی روند، البته تبعات نفس از خود اختیاری ندارند، بلکه همه تسلیم نفس هستند. باید دید نفس تسلیم چه ناحیه ای است، اگر تسلیم ناحیۀ الهی است، وقتی به طرف وجود مقدّس دوست حرکت می کند، همۀ اعضا و جوارح را هم با خودش می برد، وقتی در حالت انقیاد و تسلیم نسبت به مولا به سر می برد، اعضا و جوارح هم به تبع او در حال انقیاد و تسلیم عملی نسبت به حق برمی آیند. البته تسلیم او تسلیم حالی است و تسلیم سایر اعضا و جوارح تسلیم عملی، حرکتی و فعلی است.

مراحل لقای انسان

عمده و ریشۀ مسئله توجّه و حال است، اگر انسان حال داشته باشد، عبادت دارد، اگر حال نداشته باشد، عبادت ندارد. در اکثر معارف وارد شده که عبادت بی عشق، عبادت بی حال، عبادت بی شناخت، عبادت بی معرفت، عبادت بدون حالت تسلیم عبادت نیست. یک سلسله حرکاتی است که این حرکات ارزش فوق العاده ندارند. پایۀ همۀ این واقعیّات هم معرفت است، این قدر که انسان بفهمد جز وجود مقدّس، یار دیّاری در این آفرینش وجود ندارد.

تمام روی وجود را به طرف او برمی گرداند، چون تنها او وجود اصیل است، بقیّه وجود تَبَعی هستند. آنها هم اکثر وجودات را وجود تبعی می بینند، انبیا، ائمّه، اولیا و عاشقان که وجودهای تَبَعی را هم نمی دیدند، یک وجود بیشتر نمی دیدند و آن وجود مقدّس حق بود، پس بقیّه را به چه صورت نگاه می کردند؟ به صورت تجلّی،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه