نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 275

صفحه 275

غیر از خدا چه کسی در وجود ما هست، در عالَم چه کسی هست، بقیّه که هستند، بقیّه چه هستند؟ دل برای چه کسی بتپد؟ آنها با محاسبه زندگی می کردند.

اگر وقت ازدواج می شد، بر فرض اگر دنبال زیباترین دختر شهرشان می رفتند و پدر و مادر دختر جواب رد می داد، به خدا همان جا می گفتند، الحمد للّٰه رب العالمین و بیرون می آمدند و عفت خود را حفظ می کردند.

قرآن می گوید:

«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لاٰ یَجِدُونَ نِکٰاحاً ...» (1)

به نفسشان می گفتند: حالا که کسی حاضر نشد به تو دختر بدهد تا جواب شهوتت را بدهی، این شهوت را برای خدا حبس کن و حبس می کردند تا بمیرند.

این قدم، پرده و منزل اول است. هر کسی با خودش فکر کند که آیا به همین منزل اول رسیده؛ یعنی علم فقه را پیدا کرده، علم رساله را که یاد گرفتن یک مسئلۀ واجب شرعی مساوی با دوازده هزار ختم قرآن است، یاد گرفته و بعد هم به آن عمل کرده یا نه؟ در مسئلۀ حلال و حرام چه می کند؟ در مسئلۀ لقمۀ حرام چه می کند؟ اولیای الهی اگر حلالِ حلال هم به دست می آوردند، همان را به اندازۀ ضرورت و اکتفا استفاده می کردند. خیال نکنید که اگر به حلال می رسیدند، مست می کردند، خوشحال می شدند، حال و زندگی شان عوض می شد؟!

فقه، زیربنای سلامت عبادات

این منزل تجلیه است که عهده دار این منزل علم فقه و علم حلال و حرام است.

فقه زیربنای سلامت عبادات است. اگر جایی از وضوی انسان اشکال داشته باشد، تا آخر عمرش هم دنبالش را نگیرد، همۀ نمازهایش باطل است و وقتی هم که وضویش درست باشد، نمازش درست باشد. یک لقمۀ حرام که بخورد، خدا


1- (5)-نور(24):33؛«و کسانی که[وسیلۀ]ازدواجی نمی یابند باید پاکدامنی پیشه کنند.»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه