- 1 تربیت نفس کلید رستگاری 1
- سخن ناشر 1
- اشاره 1
- کلید رستگاری 3
- الهامات الهی 4
- اقرار حضرت عیسی به عبودیت خدا 4
- اقسام الهامات الهی 5
- تسلیم بودن شرط بندگی 6
- انسان مبارک 6
- حالات بیداران 7
- الهامات الهی مردی در توران 8
- حکایت یکی از مردان الهی 9
- سزای توهین به بلال 10
- تربیت نفس امیرالمؤمنین علیه السلام 11
- 2 خلقت احسن انسان و هدف از بعثت پیامبران 13
- اشاره 13
- حاکمیّت خداوند بر همۀ قوانین و مقررات 15
- خلیفۀ خدا در زمین 15
- لقای حق، کمال لایق انسان 17
- هدف از بعثت پیامبران 18
- میدان پرواز برای انسان 19
- تقسیم بندی موجودات 20
- جنبه های وجودی انسان 22
- اشاره 25
- 3 حقیقت نفس 25
- مسیر حرکت نفس 27
- اندیشه در نفس 28
- آثار تفکّر در نفس 29
- تربیت نفس 31
- نالۀ نفس 31
- نفس مرضیه در مرحلۀ لقاء 32
- راه مصرف نفس از نظر قرآن 35
- امام راحل و رسیدن نفس به لقاء 36
- 4 رابطه نفس با سعادت و شقاوت انسان 37
- اشاره 37
- حقیقت نفس از دیدگاه علی صلی الله علیه و آله 39
- نعمت نفس 40
- نفس سلیم و نفس پلید 42
- حاصل تهذیب نفس آخوند کاشی 43
- مصاحبه با یک مجروم جنگی 45
- کرامت پروردگار 45
- 5 نفس و مراحل سیر آن 47
- اشاره 47
- مراحل سیر نفس 1 (اسفار اربعه) 48
- اشاره 50
- سفر اول: 50
- معاشرت با مردم 51
- اشاره 52
- سفر دوم: 52
- سفر سوم: 52
- عبدالملک مروان در حال احتضار 54
- اشاره 55
- نمونۀ پاکی نفس 55
- سفر چهارم: 55
- 6 آراستگی و پیراستگی نفس 60
- اشاره 60
- عظمت قسم های خداوند 63
- نسخۀ جالینوس حکیم 64
- چشم دل پیامبر، حیران جمال معشوق 65
- بدترین دیوانه های دوران 65
- ارزش نفس 66
- مهار نفس 67
- آراستگی و پیراستگی نفس 68
- وصل بدون جدایی 69
- حکایت مسلم بن عوسجه 70
- لبیک گفتن جوان در سفر حج 71
- 7 مبارزۀ با نفس اماره 73
- اشاره 73
- معنای رب 74
- معنای ضرر 75
- خداوند، مشتری جان انسان 76
- دعای نوح علیه السلام 77
- موسی بن عمران در آغوش پروردگار 80
- مبارزه حضرت یوسف علیه السلام با نفس خود 81
- درخواست زکریّا 83
- توسل پیامبر اسلام و ائمّه 83
- اشاره 86
- 8 اعراض نفس از خدا 86
- اعراض بعد از فهم و درک 88
- اعراض ابوجهل 3 89
- برخورد امیرالمؤمنین علیه السلام با ابن ملجم 90
- درخواست و سفارش خدا به سه چیز 90
- عدالت در سخن گفتن 91
- اعراض نفس از عدالت 92
- عدالت در خرید و فروش 92
- خداوند از سه کار نهی می کند 93
- رعایت حق مردم 10 94
- راه شناخت حق 95
- جایگاه خدا 96
- یا اللهِ حسین علیه السلام یا اللّٰه همۀ عالم 97
- 9 لطافت نفس 98
- اشاره 98
- لطافت نفس 100
- چگونه لطیف شویم ؟ 101
- سخنرانی سلمان در مدح علی 5 101
- چوب خشک موسی و سنگ 103
- مقام و منزلت سلمان 105
- مردی که می خواست اسم اعظم را بیاموزد 106
- 10 راه های تغذیه نفس 109
- اشاره 109
- راه های تغذیۀ نفس 112
- آیات خدا بر سه قسم است 113
- درخواست موسی برای دیدن خدا 114
- مردی که سی سال بعد از توبه اش نخندید 115
- صفای وجه اللّٰه 115
- شیخ هاشم قزوینی و معرفی قاتل 116
- لطافت نفس 117
- آیات شرعی 118
- علل اعراض نفس از نظر قرآن کریم 119
- شهید مطهری و استادش 119
- اشاره 123
- 11 منازل ایمان 123
- حرکت قلبی و علمی 125
- توصیه انبیاء و ائمه 126
- چهار منزل در ایمان قلبی 126
- قدرت توحید قلبی و شهودی 127
- معنای شب 128
- نَفْس، آیه ای که از آن اعراض می کنند 130
- امیرالمؤمنین علیه السلام گوش شنوا برای گفتن مطالبش نداشت 130
- حکایت مرد ژولیده و ژنده پوش 131
- اشاره 137
- 12 قدرت نفس 137
- قرآن بیشتر به نفس توجّه دارد تا عقل 139
- زندانی عناوین نشویم 141
- خداوند همه جا حیّ و حاضر است 142
- توحید واقعی 143
- راه خدا، معلم می خواهد 144
- نفس مکّار و کلاهبردار 145
- مراقبت و مواظبت از نفس 146
- بیان حالات نفس در قرآن 146
- اصرار بر مواظبت از نفس در روایات 148
- مراحل رسیدن به محبوب و معشوق 148
- اشاره 151
- 13 حالات نفس 151
- نفس نوری از دیدگاه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله 153
- حکایت زنبور و آتش نمرود 157
- حالات شیطانی نفس 159
- دو نوع عذاب برای نفس ظلمانی 160
- راه مبارزه با نفس ظلمانی 161
- 14 نفخه های الهی و آثار آن 163
- اشاره 163
- نفخۀ خلقت 165
- نفخۀ عقلیه 166
- نفخۀ محرّکه 166
- آثار نفخات الهی 167
- عاقبت غافلان 168
- سرانجام کسانی که نفخۀ سوم را غنیمت بدانند 168
- سرانجام بی توجهی به نفخات الهی 168
- حالات مادی و معنوی لقاء اللّٰه 170
- نفخۀ عیسی علیه السلام به گِل 171
- نفخۀ توبه 173
- گناه جنین در شکم مادر 174
- 15 اعراض نفس از حق، علت همه بدبختی ها 176
- اشاره 176
- حکایت مرحوم آخوند کاشی 178
- فراز و نشیب سیر و سلوک امتحان است 179
- پرواز فضایی سلیمان 180
- مشقت های رسیدن به مقام قرب الهی 181
- مولای عارفان جدای از اجتماع نبود 182
- لذّت بخش ترین ساعت 183
- راه رسیدن به مولا 184
- حکایت لیلی و مجنون 186
- ادامۀ لذّت بخش ترین ساعت 187
- منازل شش گانه 188
- 16 نفس و معاملۀ با خداوند 190
- اشاره 190
- گروه اوّل 191
- جهاد 192
- گروه دوّم 193
- مقایسه خورشید با جهنم 193
- چهار برنامه الهی برای بنده 194
- امید به کرامت خدا در قیامت 196
- معنای علم از دیدگاه علی علیه السلام 197
- بالاترین انسان از نظر پیامبر صلی الله علیه و آله 198
- خواب دیدن امیرالمؤمنین در جنگ صفین 198
- بشارت به ناامیدان 199
- خوشحالی خداوند از توبه بنده 200
- حکایت مرد عرب 200
- اشاره 202
- 17 شب قدر و مهار نفس 202
- شفاعت 205
- توبه، قوی ترین شفیع 206
- حکایت مرد گنهکار 206
- آلودگی به رذایل اخلاقی 208
- عمل به گفتار 208
- شب قدر، شب عاشقی 209
- 18 نفس نورانی و ظلمانی 212
- اشاره 212
- ارتباط با دنیا از نظر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله 214
- وظیفۀ رسانه های گروهی 215
- ادامۀ کلام پیامبر در ارتباط با دنیا 216
- معنای ریاضت در دنیا 218
- دنیا اولین منزل 219
- گربه با تربیت 220
- مسجد، بزرگ ترین مرکز مسلمانان 221
- نصیحت عارفان 222
- ظرفیت بندگان 224
- اشاره 226
- 19 نفس مطمئنه و نفس اماره 226
- نفس مطمئنّه 229
- مرد بزرگ الهی در بخارا 230
- تحمّل مشکلات دنیا 231
- مواظبت نفس رحمانی 231
- تحمّل شیخ جعفر کاشف الغطاء در برابر همسرش 232
- برخورد شیخ کاشف الغطاء با شخص فقیر 234
- رضای خدا در کارها 234
- راه رسیدن به نفس رحمانی 235
- ادامۀ موضوع تحمّل استاد امام در برابر مشکلات دنیا 236
- پیامبر صلی الله علیه و آله و جوان عارف 238
- 20 تبدیل روابط نفس از مادیات به معنویات 240
- اشاره 240
- هدف آفرینش انسان 242
- دیدن امام زمان علیه السلام 243
- انسان، زیباترین موجود خلقت 243
- علی بن مهزیار و دیدن یار 5 244
- حضرت سلیمان و تخت بلقیس 245
- حقیقت رحمان و رحیم در نماز 246
- ابن خضیب و نماز نیکو 246
- معنای عبودیت 247
- معنای ستایش خدا 247
- معنای صراط مستقیم 248
- اهمیت وضو 249
- وضوی امیرالمؤمنین علیه السلام 249
- دنبالۀ موضوع ابن خضیب و نماز نیکو 250
- پدر و پسر و خانۀ خدا 251
- دو دوست در مسجد الحرام 252
- مبارزۀ با نفس و کمک خداوند 253
- 21 راه مبارزه با نفس امّاره 254
- اشاره 254
- تکلیف و تأثیرات آن 256
- علّت رنج بردن از لذت ها 256
- تبدیل روابط مادی به روابط الهی 257
- منزوی شدن مادیات 258
- منزل تجلیه 259
- رحمت خداوند در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام 260
- حکمت مشقت برخی از عبادات 261
- نامۀ 45 امیرالمؤمنین علیه السلام 262
- محبوب ترین بندۀ نزد خدا در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام 263
- علامت رضایت خداوند 264
- نماز ظهر عاشورا 264
- صاحب خانه دیدن هنر است نه خانه دیدن 265
- سخنی از امام موسی بن جعفر علیهما السلام 266
- پی نوشت ها 269
- اشاره 269
- 22 منازل و مراحل عرفان و شناخت نفس 269
- مراحل لقای انسان 271
- لقای انسانیت 272
- منزل تجلیه 273
- فقه، زیربنای سلامت عبادات 275
- ناز و غمزۀ محبوب 276
- منزل تخلیه 276
- منزل تحلیه 278
- حالت جذب و انجذاب 278
- اشاره 279
- منزل فنا و مراحل فنای آن 279
- فنای در افعال 279
- اشاره 279
- مقام محو 279
- اشاره 280
- مقام حبیب ابن مظاهر و مسلم بن عوسجه 280
- مقام طمس 280
- فنای در صفات 280
- اشاره 280
- فنای در ذات 281
- بازگشت فضیل از ظلمت به نور 282
- 23 لذت عبادت در دوری از نفس 283
- اشاره 283
- لذت بخش شدن عبادات و دوری از ظواهر مادی 285
- عاشقی که به مقام وصل رسیده بود 286
- امیرالمؤمنین علیه السلام و حالت انتظار [5] 287
- اوصاف عاشقان از دیدگاه امام علی علیه السلام و حکایت یک عاشق 288
- امیرالمؤمنین و اتصال به باری تعالی 288
- تقسیم دو پیراهن توسط امیرالمؤمنین علیه السلام بین خود و قنبر 289
- عذاب فراق بدتر از عذاب آتش 290
- مؤمنان خواب ندارند 290
- آتش وصل شدیدتر از آتش فراق 291
- امام علی علیه السلام و وعدۀ خداوند 291
- لذت بردن مؤمن در دنیا 292
- حکایت مرد عالم و پسرش 293
- فهرست آیات 299
- فهرست ها 299
- فهرست روایات 311
- فهرست اشعار 315
- فهرست اعلام 318
عمل تنیده شد، از آن طرف هم با تنیده شدن روابط و تکرار عمل، قرآن می فرماید:
«لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنٰا» (1) دائم از عالم معنا در به روی تو باز می کنم. دائم احساس تو جور دیگری می شود، حال دیگری پیدا می کنی، شوق دیگر پیدا می کنی، آن گاه به جایی می رسی که نه از ترس من، بلکه قرآن می گوید: فقط از عشق من تا آخر عمرت اشک می ریزی:
«أَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ» (2)
از شدّت شوق و عشق این دو چشمش را مانند دو چشمۀ آب اشک می جوشاند، خیلی لذت دارد. گریه می کند و لذت می برد. آن جا دیگر بحث عذاب خدا مطرح نیست، اگر کسی عذاب خدا را بگوید، داد مستمعش درمی آید، فریاد می کشد که چه می گویی؟ من به نهایتی رسیده ام که در آن جا غیر از رحمت و عشق و محبّت و عاطفه هیچ چیز دیگری نمی بینم. می بینم که آغوش مولایم دائم باز است، اصلاً عذابی در آن جا وجود ندارد، پس تو چرا این قدر گریه می کنی؟ می گوید: از شدّت وصل و شوق است. (3)
عاشقی که به مقام وصل رسیده بود
در کتاب ها نوشته اند که: عاشقی به مقام اتصال رسیده بود و گریه اش قطع نمی شد، مگر این که سرش را گرم می کردند والّا تا از سرگرمی درمی آمد، گریه می کرد، به او گفتند: ناشکری نکن تو که به مقام وصل رسیده ای. گفت: آخر چه برایتان بگویم، آتش وصل داغ تر از آتش هجران است. شدّت وصل با درد هجر قابل مقایسه نیست، اما تکرار لازم دارد، تکرار بامعرفت هم لازم دارد، تکرار با بینایی هم لازم دارد. با این نوع عباداتی که بعضی ها داریم، رشته تنیده نمی شود، بلکه همان نخ نازک است. البته جهنّم نمی رویم، ولی به آن مقامات عالی هم که می توانیم
1- (2)-عنکبوت(29):69؛«بی تردید آنان را به راه های خود راه رشد،سعادت،کمال،کرامت،بهشت و مقام قرب]راهنمایی می کنیم.»
2- (3)-توبه(9):92؛«به خاطر غصه و اندوه از دیدگانشان اشک می ریخت.»
3- (4)-آری!اگر عبادت همراه ذوق و شوق شد به آنچنان یقینی می رسد که به فرموده رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله خداوند قلبش را به وسیله ایمان نورانی می کند که برای استفاده بیشتر عین عبارت را می آوریم امام صادق علیه السّلام می فرماید: الکافی:53/2،حدیث 2؛بحار الأنوار:159/67،باب 52،حدیث 17؛«إنّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله صلّی بالنّاس الصّبح فنظر إلی شابّ فی المسجد و هو یخفق و یهوی برأسه مصفرّا لونه قد نحف جسمه و غارت عیناه فی رأسه فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله کیف أصبحت یا فلان قال أصبحت یا رسول اللّه موقنا فعجب رسول اللّه ص من قوله و قال إنّ لکلّ یقین حقیقه فما حقیقه یقینک فقال إنّ یقینی یا رسول اللّه هو الّذی أحزننی و أسهر لیلی و أظمأ هو اجری فعزفت نفسی عن الدّنیا و ما فیها حتّی کأنّی أنظر إلی عرش ربّی و قد نصب للحساب و حشر الخلائق لذلک و أنا فیهم و کأنّی أنظر إلی أهل الجنّه یتنعّمون فی الجنّه و یتعارفون و علی الأرائک متّکئون و کأنّی أنظر إلی أهل النّار و هم فیها معذّبون مصطرخون و کأنّی الآن أسمع زفیر النّار یدور فی مسامعی فقال رسول اللّه ص لأصحابه هذا عبد نوّر اللّه قلبه بالإیمان ثمّ قال له الزم ما أنت علیه فقال الشّابّ ادع اللّه لی یا رسول اللّه أن أرزق الشّهاده معک فدعا له رسول اللّه ص فلم یلبث أن خرج فی بعض غزوات النّبیّ ص فاستشهد بعد تسعه نفر و کان هو العاشر. امام صادق علیه السّلام فرمود:روزی رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله نماز صبح را با مردم گزارد،سپس در مسجد نگاهش بجوانی افتاد که چرت میزد و سرش پائین می افتاد،رنگش زرد بود و تنش لاغر و چشمانش بگودی فرو رفته،رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله باو فرمود:حالت چگونه است؟عرض کرد:من با یقین گشته ام،رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله از گفته او در شگفت شد[خوشش آمد]و فرمود:همانا هر یقینی را حقیقتی است.حقیقت یقین تو چیست؟. عرض کرد:یا رسول اللّه همین یقین من است که مرا اندوهگین ساخته و بیداری شب و تشنگی روزهای گرمم بخشیده و از دنیا و آنچه در دنیا هست بی رغبت گشته ام تا آنجا که گویا عرش پروردگارم را میبینم که برای رسیدگی بحساب خلق برپا شده و مردم برای حساب گرد آمده اند و گویا اهل بهشت را مینگرم که در نعمت میخرامند و بر کرسیها تکیه زده،یک دیگر را معرفی میکنند و گویا اهل دوزخ را می بینم که در آنجا معذبند و بفریادرسی ناله میکنند و گویا اکنون آهنگ زبانه کشیدن آتش دوزخ در گوشم طنین انداز است. رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله باصحاب فرمود:این جوان بنده ایست که خدا دلش را بنور ایمان روشن ساخته،سپس بخود او فرمود:بر این حال که داری ثابت باش.جوان گفت:یا رسول اللّه از خدا بخواه شهادت در رکابت را روزیم کند.رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله برای او دعا فرمود.مدتی نگذشت که در جنگی همراه پیغمبر بیرون رفت و بعد از 9 نفر شهید گشت و او دهمین(شهیدان آن جنگ)بود».