نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 70

صفحه 70

کمندی به گردن او بیندازند، او را می کشند، حالا سبک و کلمات آیه را ببینید: «رَفِیعُ الدَّرَجٰاتِ» اول می گوید که من که هستم؛ من سقف مافوق همۀ سقف ها هستم، بالاترین بالاترها «ذُو الْعَرْشِ» ؛ صاحب عرش هستم: «یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلیٰ مَنْ یَشٰاءُ مِنْ عِبٰادِهِ لِیُنْذِرَ یَوْمَ التَّلاٰقِ» (1)کسانی که با پیوند به انبیا و امامان و فقهای جامع الشرائط در مسیر من قرار می گیرند، به اجرای خواسته های من اقدام می کنند و از گناه کناره گیری می نمایند، جا باز می کنند تا به من برسند، زمان، مکان، پول، شهوت، قدرت، میز، صندلی، منیّت و همه را می شکافند و می روند تا به محبوب برسند. وقتی به من رسیدند به آنها مژده می دهم، از جانب خودم روحی خصوصی در آنها قرار می دهم، آن گاه آن جا اسم آدم عوض می شود و به آنها ملائکه می گویند. آنها چه کسانی هستند؟ آنها اولیای خدا هستند: «أَلاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اللّٰهِ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ» (2).

حکایت مسلم بن عوسجه

اولیای الهی به جایی رسیده اند که هیچ عامل غصّه و ترسی برایشان وجود ندارد. به همین دلیل، شب عاشورا بیرون خیمه به مسلم بن عوسجه ندا رسید که وای هفتاد سال است که فقط ادب خالی از تو دیده ام، الان می بینم که حالت رقص به خودت گرفته ای، چه خبر است؟ مسلم گفت:

در رقص درآید فلک از زمزمۀ عشق چونان که شتر بشنود آواز هُدی را (3)

به او گفت: رفیق برای شتر زنگ می زند، به رقص درمی آید، صدای خدا را می شنوم، چگونه منِ انسان به رقص نیایم؟ تو می دانی ساقی(حسین)امشب چه به کام ما ریخت؟ آری، آن که نام حق را که معشوق حقیقی است می شنود و ناله می زند دیوانه نیست.


1- (18)-غافر(40):15؛«بالابرندۀ درجات و صاحب عرش است،روح را[که فرشتۀ وحی است]به فرمانش به هرکس از بندگانش که بخواهد القا می کند تا مردم را از روز ملاقات[که روز رستاخیز است]بیم دهد.»
2- (19)-یونس(10):62؛«آگاه باشید!یقینا دوستان خدا نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.»
3- (20)-وحدت کرمانشاهی.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه