نفس: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 80

صفحه 80

امروزه بتخانه ها به این صورت درست شده اند. خدایا این اسماعیلِ وجود ما را بیدار کن. ابراهیمِ وجود باید اسماعیلی را در این سرزمین بگذارد، «لِیُقِیمُوا الصَّلاٰهَ» تا ما را به تو متصل کند. اگر کلمۀ صلاه از «صِلِه» آمده باشد که به معنای اتصال است.

موسی بن عمران در آغوش پروردگار

امیرالمؤمنین می فرماید: موسی بن عمران آن گاه که می خواست به درِ خانۀ حقّ برود، در آن لحظه محتاج لقمه ای نان بود، اما نداشت، این قدر علف بیابان خورده بود که نزدیک بود پوست شکمش به رنگ سبز درآید، گفت: «رَبِّ إِنِّی لِمٰا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ» (1)ای مالک من! ای مربّی من، یک فقیر الان پیش تو آمده، با این فقیر چه می خواهی بکنی؟ مالک من تویی، کجا بروم، تو مالک من هستی، مربّی من هستی، بیداران عالَم واقعاً خوب حرف می زدند، می خواستند به خدا بگویند که بر فرض اگر ما تو که مالک و مربّی ما هستی، رها کنیم و به درِ خانۀ دیگری برویم، آیا خوشحال می شوی؟

دیگری که مالک من نیست، دیگران هم مثل من مملوک هستند. ای مالک من، ای مربّی من. در حال حرف زدن با پروردگار بود که خانمی آمد و گفت: ای جوان، پدرم با تو کار دارد؟ تعجب کرد که در این منطقۀ غربت که احدی او را نمی شناسد، مصر هم دنبالش می گردند که اعدامش کنند، دختری آمده و گفته که پدرم با تو کار دارد. وقتی بلند شد و حرکت کرد و به شهر مدین رسید، آن دختر خانم گفت: منزل ما این جاست، پدرم در این خانه منتظر شماست.

وقتی وارد خانه شد، به آقای بزرگواری که وجود مقدّس حضرت شعیب پیغمبر


1- (15)-قصص(28):24؛«پروردگارا!به آنچه از خیر بر من نازل می کنی،نیازمندم.» قصه موسی و شعیب: تفسیر القمی:137/2-138؛بحار الأنوار:28/13،باب 2،حدیث 2؛«و مر نحو مدین و کان بینه و بین مدین مسیره ثلاثه أیام فلما بلغ باب مدین رأی بئرا یستقی الناس منها لأغنامهم و دوابهم فقعد ناحیه و لم یکن أکل منذ ثلاثه أیام شیئا،فنظر إلی جاریتین فی ناحیه و معهما غنیمات لا تدنوان من البئر،فقال لهما ما لکما لا تستقیان قالتا کما حکی الله لا نسقی حتّی یصدر الرّعاء و أبونا شیخ کبیر فرحمهما موسی و دنا من البئر فقال لمن علی البئر أستقی لی دلوا و لکم دلوا و کان الدلو یمده عشره رجال،فاستقی وحده دلوا لمن علی البئر و دلوا لبنتی شعیب و سقی أغنامهما ثمّ تولّی إلی الظّلّ فقال ربّ إنّی لما أنزلت إلیّ من خیر فقیر و کان شدید الجوع.و قال أمیر المؤمنین ع إن موسی کلیم الله حیث سقی لهما ثم تولی إلی الظل فقال رب إنی لما أنزلت إلی من خیر فقیر و الله ما سأل الله إلا خبزا یأکله لأنه کان یأکل بقله الأرض و لقد رأوا خضره البقل فی صفاق بطنه من هزاله...».
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه