داستان های مبارزه با نفس صفحه 16

صفحه 16

هفت گروهند که در روزی که سایه ای جز سایه امن خدا نیست، خداوند بر آنان سایه امنیت و رحمت می افکند... و مردی که زنی صاحب منصب و زیبا او را به خود دعوت کند، ولی او در جواب بگوید: من از پروردگار عالمیان می ترسم.(1)

در همه فصل ها، داستان های مربوط به مبارزه را در دو قسمت خواهیم آورد: داستان های پیروزمندان عرصه مبارزه با شهوت و داستان های شکست خوردگان مبارزه با شهوت.

آهن تافته هم نمی سوزاند

آهن تافته هم نمی سوزاند

ابن جوزی می نویسد: «مردی از پرهیزکاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون می آورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری ندارد. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است. پیش رفت، سلام کرد و گفت: تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری کرده، دعایی درباره من بکن. آهنگر این حرف را که شنید، شروع به گریستن نمود. گفت: گمانی که درباره من کردی، صحیح نیست؛ من از پرهیزکاران و صالحان نیستم. پرسید: چگونه می شود با اینکه انجام چنین کاری جز به دست بندگان صالح خدا ممکن نیست؟ او پاسخ داد: صحیح است، ولی کرامتی که دیدی سببی دارد. آن مرد اصرار ورزید تا از علت امر مطلع شود.

آهنگر گفت: روزی بر در همین دکان مشغول کار بودم. زنی بسیار زیبا و خوش اندام که کمتر مانند او دیده بودم، جلو آمد و اظهار فقر و


1- نهج الفصاحه، گردآورنده: ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، 1382، چ 4، ص 186.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه