داستان های مبارزه با نفس صفحه 69

صفحه 69

خودداری از قبول ریاست و مرجعیت عامه

خودداری از قبول ریاست و مرجعیت عامه

در فوائدالرضویه آمده است: «وقتی که شیخ مرتضی انصاری در سال 1281 ه_ . ق وفات کرد، مردم از شاگردان فاضل شیخ در امر تقلید سؤال می کردند که از چه کسی تقلید کنند. پس علما در منزل حاج میرزا حبیب الله رشتی جمع گردیده، در خصوص تعیین مرجع صلاحیت دار مشورت کردند. آخرالامر به اتفاق آرا، حاج میرزا حسن شیرازی را صلاح دانستند. پس کسی را به سراغ او فرستادند. چون مرحوم میرزای شیرازی وارد آن مجلس شد، کسانی که در آن مجلس بودند، مانند آقا حسن نجم آبادی و میرزا عبدالرحیم نهاوندی و حاج میرزا حبیب الله رشتی و میرزا حسن آشتیانی، همگی به میرزا تکلیف کردند که مرجعیت را قبول فرماید. میرزا فرمود: من برای انجام این تکلیف آمادگی ندارم و قادر نیستم در این مورد، نیاز و احتیاج مردم را برآورده سازم، در صورتی که آقای شیخ حسن فقیه عصر باشد، به من نمی رسد که به این امر مهم اقدام کنم؛ چون ایشان از من به این امر اولی می باشد. پس مرحوم شیخ حسن فرمود: این کار بر من حرام است به واسطه وسواس و عدم قاطعیت که در من می باشد و اگر من به این امر دخالت کنم، خراب می کنم، بلکه این ریاست و مرجعیت عامه برای تو واجب عینی است بالخصوص. هر کدام از علما این مطلب گفتند و بر میرزا حکم کردند که قبول کردن مرجعیت بر تو واجب است؛ چون تمام شرایط زعامت و ریاست و مرجعیت در تو جمع است. پس میرزای شیرازی قبول کرد، در حالی که اشک از چشمان او به صورتش جاری بود».(1)


1- مردان علم در میدان عمل، ج 1، ص 211.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه