معرفت نفس و حشر صفحه 132

صفحه 132

اوست که اصل شجره ی وجود، ثمره ی آن است و هم اوست که غایت همه ی مخلوقات می باشد. زیرا وحدت او مانند سایر وَحَدات نیست، بلکه احدیت صرفی است که جامع کثرات و ساری و جاری در موجودات است و نور وجودش در همه ی هویات نافذ است همچنان که امیر المؤمنین علی علیه السلام در مورد نحوه ی حضور حق در عالم فرمودند: «مَعَ کُلِّ شَیْ ءٍ لَا بِمُقَارَنَهٍ وَ غَیْرُ کُلِّ شَیْ ءٍ لَا بِمُزَایَلَهٍ»(1) او با هر چیزی هست، نه نزدیک به آن و غیر هر چیزی است، نه به جدائی و دوگانگی از آن. خداوند - به جهت سعه ی وجودی اش - آن وجود ابتدایی است که وجود انتهایی او را دفع نمی کند، موجودات در ابتدا از او نازل می شوند و در انتها به سوی او صعود می کنند.

حال ای رفیق راه، بر همین منوال چگونگی وجودات مفارق و عقول فعّاله را که ظلّ و سایه ی وجود خداوند هستند در نظر داشته باش ظل خداوندی که «هوَ اْلاَوّل و الآخر» است. در مورد عقل فعال نیز همان که اول است، همان آخر است ولی از آن جهت که صورت ظلّی حق است، نه آن که صورت استقلالی از حق داشته باشد. به این معنا که عقل فعّال همین وجود گسترده ی خود را - که هم اول باشد برای نفس و هم آخر باشد برای نفس - از حق دارد.

وحدت وجودات عقلی مثل وحدت حضرت حق اند و سِعه و جمعیت آن ها نمونه ای از جمعیت و سعه ی حق می باشد و لذا از یک جهت واسطه ی صدور اشیاء از حق می باشند و از این جهت آیات هو الاوّل اند و از جهت دیگر وسائل رجوع موجودات به سوی اویند و از این جهت مظهر آخریت اویند. پس برای این عقول نیز اوّلیت هست به اولیت حق و هم آخریت هست به آخریت او. همچنان که موجودند به وجود او نه به ایجاد او و باقی اند به بقای حق نه به ابقای حق و از این جهت همین که خداوند هست، این ها هستند.

دلایل وجود عقل فعّال برای نفس انسانی

دلیل اول: نفس در ابتدا، نفسِ بالفعل و عقل بالقوه است و با تفکر در معقولات و امور عقلی در حدّی رشد می یابد که می تواند صُوَر عقلی را هرگاه اراده کرد برای خود در خود


1- - نهج البلاغه، خطبه ی یک.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه