توبه آغوش رحمت صفحه 117

صفحه 117

خوبان و نیکان، پاکان و صالحان از او دوری جستند، در حلقه ی نیک نامان راه نداشت، نزدیک مرگ پرونده ی خود را ملاحظه کرد، گذشته ی عمر را به بازبینی کشید، رقم امیدی در آن نیافت، باغ عمل شاخی برای دست آویز نداشت، گلستان اخلاق گلی برای زنده کردن مشام جان نشان نمی داد، از عمق دل آهی کشید و بر چهره ی تاریک اشکی چکید و به عنوان توبه و عذرخواهی از حریم مبارک دوست، عرضه داشت:

یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَ الآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَ الآخِرَهُ.

پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادی کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانی انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند!

آن مرد الهی در خواب دید به او گفتند: او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار.

عرضه داشت: او به بدکاری معروف بود، چه چیز او را به نزد تو عزیز کرد و به دایره ی عفو و مغفرت رساند؟ جواب شنید: خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصی خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم (1)؟

قسمتی از مشکل با ارایه ی توبه برطرف شد

جابر جُعفی که از معتبرترین راویان مکتب اهل بیت است، از رسول باکرامت اسلام روایت می کند:

سه مسافر به کوهی رسیدند که غاری در آن کوه قرار داشت، به داخل غار رفتند و به عبادت حق نشستند، سنگی بزرگ از بالای کوه سرازیر شد و در


1- 1) - منهج الصادقین: 8 / 110.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه