توبه آغوش رحمت صفحه 121

صفحه 121

و جواب شنید، پیامبر عزیز به او فرمودند: سبب گریه ات چیست؟ عرضه داشت: جوانی خوش سیما کنار در مسجد ایستاده و هم چون مادر داغدیده بر حال خود می گرید، علاقه دارد شما را زیارت کند، فرمودند: او را به داخل مسجد راهنمایی کن. وارد مسجد شد، به رسول حق سلام کرد، حضرت سلامش را پاسخ دادند و فرمودند: جوان، سبب گریه ات چیست؟ عرضه داشت: چرا گریه نکنم در حالی که مرتکب گناهانی شده ام که خداوند اگر به بعضی از آنها مرا بگیرد به آتش جهنم دراندازد، عقیده ام این است که دچار عقاب گناهم خواهم شد و خداوند هرگز مرا نمی بخشد.

پیامبر فرمودند: آیا دچار شرک به خداوند بوده ای؟ گفت: از شرک به خداوند پناه می برم، فرمودند: نفس محترمی را کشته ای؟ گفت: نه، فرمودند: خداوند گناهت را می بخشد گرچه به اندازه ی کوههای پابرجا باشد. گفت: گناه من از کوههای پابرجا بزرگتر است، فرمودند: خداوند گناهت را می بخشد اگرچه به اندازه ی زمین های هفتگانه و دریاها و ریگ ها و اشجارش و همه ی آنچه در آن است باشد و بدون تردید گناهت را می بخشد اگرچه مانند آسمانها و ستارگانش و مانند عرش و کرسی باشد! عرضه داشت: از همه ی اینها بزرگتر است! پیامبر غضبناک به او نظر کرد و فرمودند: وای بر تو ای جوان! گناه تو بزرگتر است یا پروردگارت؟ جوان به سجده افتاد و گفت: پروردگارم منزه است، چیزی از او بزرگتر نیست یا رسول اللّٰه، خدای من از هر عظیمی عظیم تر است، حضرت فرمودند: آیا گناه بزرگ را جز خدای بزرگ می آمرزد؟ جوان گفت: نه به خدا قسم یا رسول اللّٰه، سپس ساکت شد.

پیامبر به او فرمودند: وای بر تو ای جوان! آیا مرا از یکی از گناهانت خبر نمی دهی؟ گفت: چرا، من هفت سال قبرها را می شکافتم، اموات را بیرون می آوردم و کفن آنها را می بردم!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه