توبه آغوش رحمت صفحه 199

صفحه 199

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: از خدا ترسانی و حق ترس را رعایت کرده ای، خداوند به وجود تو به اهل آسمانها مباهات می نماید، سپس به اصحابش فرمودند: ای حاضرین! نزدیک این دوستتان بیایید تا برای شما دعا کند، همه نزدیک آمدند و او بدین صورت دعا کرد:

اَللّٰهُمَّ اجْمَعْ اَمْرَنا عَلَی الْهُدیٰ وَ اجْعَلِ التَّقْویٰ زادَنا وَ الْجَنَّهَ مَآبَنا.

خداوندا! برنامه ی زندگی ما را بر هدایت متمرکز کن، تقوا را زاد ما و بهشت را بازگشتگاه ما قرار بده (1).

جوان عابد و توجه به خطر گناه

امام باقر علیه السلام می فرمایند: زنی بدکاره با جوانانی از بنی اسراییل برای به فتنه انداختن آنان روبرو شد، بعضی از آنان گفتند: اگر فلان عابد او را ببیند از راه به در می رود، زن بدکاره چون گفتار آنان را شنید گفت: به خدا قسم به منزلم نمی روم مگر اینکه او را به فتنه اندازم، چون قسمتی از شب گذشت به در خانه ی عابد آمد و در زد، عابد در را باز نکرد، زن فریاد زد: مرا راه بده، عابد امتناع کرد، زن گفت: عده ای از جوانان بنی اسراییل مرا به کار زشت دعوت کرده اند، اگر مرا پناه ندهی کارم به رسوایی خواهد کشید!

عابد وقتی سخن او را شنید در را باز کرد، وقتی وارد خانه شد لباسش را بیرون آورد، عابد وقتی زیبایی او را دید دچار وسوسه شد، دست بر بدن او گذاشت، سپس توجهی عمیق به خود کرد، به جانب آتش زیر دیگ رفت، دست بر آتش گذاشت، زن گفت: چه می کنی؟ گفت: دستی که به بدن نامحرم رسیده می سوزانم، زن از خانه در آمد و به نزد مردم رفت، گفت: به داد صاحب


1- 1) - امالی صدوق: 340، المجلس الرابع و الخمسون، حدیث 26؛ بحار الأنوار: 67 / 378، باب 59، حدیث 23.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه