توبه آغوش رحمت صفحه 3

صفحه 3

هو التوّاب

مقدمه:

به هنگام شروع جنگ تحمیلی، که بر اساس ادای تکلیف به فضای بامعنویت جبهه راه پیدا کردم، با چهره های نورانی، و انسانهایی ملکوتی، و فرش نشینانی عرشی آشنا شدم.

تنی چند از آن حق شناسان آگاه از این فقیر خواستند، در ایّامی که جبهه در آرامش قرار دارد و مسافران راه عشق برای انجام پاره ای از امور به تهران می آیند، در جلسه ای جهت مباحثه ی عاشقانه و عارفانه، بر اساس آیات قرآنیه و مکتب نبویّه و اهل بیت طاهره و عترت مرضیه، همچون سوته دلان گرد هم آیند تا تذکری برای دوستان و مایه ای برای میدان رزم علیه دشمنان باشد.

از این پیشنهاد استقبال کردم، زمان جلسه هفته ای یک بار در شب سه شنبه تعیین شد.

در ابتدای برنامه بیش از بیست نفر نبودیم، جلسه با نماز جماعتی با حال، و ذکر چند مسأله ی فقهی و بحثی از معارف الهیه، و ذکر مصیبتی پرشور، شروع می یافت و پایان می گرفت.

به تدریج پاکانی عزیز و عزیزانی پاک، به وسیله ی همان بیست نفر از تشکیل چنین جلسه ای در خانه ی دوستی با حال و دل سوخته ی اهل بیت خبر شدند و به جمع بیست نفر پیوستند. فضای جلسه از معنویتی خاص برخوردار بود،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه