- پیش گفتار 1
- اشاره 4
- استغفار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بعد از حیات 7
- به فکر نجات امت 8
- استغفار روزانه 10
- دو امان روی زمین 11
- غبار قلب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 12
- قصور در برابر خداوند 15
- استغفار از وجود 16
- عجز و استغفار 17
- در برابر فضل خدا 18
- مناجات امام سجاد علیه السلام 20
- عجز از شکر 23
- در فضای آلوده دنیا 24
- درک محضر خدا 26
- برای خطای دیگران 27
- استغفار عارفان 29
- سری از اسرار 30
- تنزیل حقایق 31
- بیتوته نزد خدا 32
- محدودیت در بیان واقعیات 34
- اشاره 36
- سرآغاز مخالفت با خدا 38
- بزرگی گناه 39
- راهیابی به گناهان بزرگ 40
- پرهیز از فکر گناه 43
- راه بندان معنوی 44
- عذرخواهی علی بن یقطین 45
- دشواری جبران گناه 47
- مطهرین و توابین 49
- نفوذ شیطان 51
- ورود شیطان از راه عبادت 53
- ساده لوحی و فریب 55
- خدای برهان 55
- چشم بینا 57
- عاقبت به خیری 58
- ارزش عقل 60
- نگاه به دنیا 61
- زهد در دنیا 62
- صاحبان سرای آخرت 65
- برتری عقل 66
- اشاره 68
- آثار وضعی گناه 69
- زید بن موسی 71
- نقطه های سیاه گناه 72
- قساوت قلب 73
- اشک دل 74
- محو خوبی ها 76
- زیان های دنیوی گناه 76
- کارهای ناکرده! 77
- حفظ عزت مؤمن 78
- عزت نفس آیت الله بروجردی 79
- شیخ محمد تقی بافقی 80
- آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟! 81
- تنگنا و فراخی رزق 83
- تأمین شهریه طلاب 85
- توجه به خدا 87
- پرهیز از کدورت ها 88
- خسارت سنگین قهر کردن 89
- خودپسندی 92
- اثر گناه بر قلب انسان 93
- اثر گناه در زندگی 94
- راه بندان گناه 96
- اشاره 98
- جلوه های استغفار 100
- باورهای سست 102
- فرار به جلو 103
- ارکان استغفار 104
- 1)اقرار به گناه 104
- 2)جبران 106
- گسترۀ بخشش خداوند 107
- وجوب فوری توبه 108
- تأخیر توبه 109
- توبه ابلیس! 110
- ادب استغفار 112
- ماه استغفار 115
- حدیث حاضر غایب 117
- مرز دنیا و آخرت 119
- اهل الله 120
- ندامت و اعتراف به گناه 121
- متهم کردن نفس 122
- ارزش آفرینی توبه 123
- شیطان سر راه اهل ایمان 124
- دعای مورچه 125
- خواسته خداوند 126
- رحمت حق بر گنهکاران 127
- ضمانت بهشت 128
- پیام دعاها 130
- راه گشایی 130
- در حفظ خدا 132
- غفلت از استغفار 135
- استغفار سحرگاهان 135
- اشاره 137
- صدق دل 139
- استغفار صادقانه 140
- کوچک شمردن گناه 141
- قضاوت در باره گناه دیگران 143
- عظمت گناه 144
- بیان گناه 144
- توجیه گناه 145
- اصرار بر گناه 147
- فکر گناه 148
- لذت از گناه 148
- شومی گناه 151
- کوتاه شدن عمر بر اثر گناه 152
- ترک بدیها، یا انجام خوبیها؟ 153
- سلب نعمت ها 153
- خروج از ذلت گناه 154
- اصرار بر گناه 155
- گناهکار نادم 156
- گناهی که به بهشت می برد! 158
- گناه پایدار 159
- بندگان برگزیده 160
- تبیین امام علیه السلام 161
- تکیه بر تقوا 162
- برخوردی بزرگوارانه 163
- رحمت برای ستمگران! 164
- گناه پوشی 165
- تمثال انسان در عرش خدا 166
- اظهار گناه 168
- اشاره 170
- کلید خزائن خدا 171
- سرچشمه مشکلات 173
- بالاترین عذاب 174
- اسباب گشایش 176
- نقش استغفار در روزی 180
- بوی خوش استغفار 181
- بوی تعفن دروغ 182
- استغفار در نامه اعمال 185
- شکستگی در استغفار 186
- اشاره 187
- 1.کار نیک پس از گناه 188
- 2.دو رکعت نماز 188
- 3.تب کردن مؤمن 189
- 4.بیماری 190
- 5.بلا و گرفتاری 191
- ابتلائات اولیای الهی 193
- 6.غم و اندوه 194
- 7.حسن خلق 195
- 8.غم زدایی از دیگران 196
- 10.پرهیز از گناهان بزرگ 197
- 11.تقوا 198
- 12.حج و عمره 198
- 13.دیدار برادران ایمانی 199
- 14.احسان به پدر و مادر 201
- 15.رنج مرگ 202
- 17.ذکر فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام 204
- 18.ذکر صلوات 205
- 19.خدمت به خانواده 207
- 20.تحصیل علم 207
- 21.زیارت امام رضا علیه السلام 208
- 22.استغفار برای مظلوم 208
- اشاره 209
است؛ اگر بخواهم او را عقوبت می کنم و اگر بخواهم می بخشم، او را خواهم بخشید.
کسی که اصرار بر گناه ندارد و بگوید: خدایا، من حق را به تو می دهم. من مقصرم، می خواهی عذاب بکن، می خواهی ببخش، خدا می گوید: حالا که حق را به من دادی، من تو را بخشیدم. امام باقر علیه السلام فرمودند:
لقد غفر الله عز وجل لرجل من أهل البادیه بکلمتین اللهم إن تعذبنی فأهل لذلک أنا و إن تغفر لی فأهل لذلک أنت فغفر الله له؛(1) خداوند مردی صحرانشین را برای دو کلمه دعایی که کرد آمرزید. گفت: خدایا، اگر مرا عذاب کنی، این منم که شایسته و سزاوار آنم. و اگر مرا بیامرزی، این تویی که شایسته و سزاوار آنی و خدایش به همین دو کلمه آمرزید.
2)جبران
2)رکن دیگر توبه و استغفار جبران مافات هست. اگر نماز و روزهای از او قضا شده است، تدارک و جبران کند. اگر حق الناس به گردن اوست، ادا کند. اگر غیبت کسی را کرده است، حلالیت بطلبد. البته بسیاری از علما می گویند: نباید بروی و به طرف بگویی من چه گفته ام، مخصوصا جاهایی که فتنه می شود. کلی بگوید ما را حلال کن، اگر حقی به گردن ما دارید حلال کنید. باید بدون این که گناهان را افشا کرد، عذرخواهی کرد و حلالیت طلبید. بعد
1- الکافی، ج 2، ص 579؛ بحار الأنوار، ج 91، ص 91.