دانستنیهای علوی1 صفحه 1022

صفحه 1022

حرکت سپاه امام به سوی شام

سرپیچی معاویه از بیعت با امام و جنگ طلبی او، امیر الؤمنین را مجبور کرد که شر او را از سر مسلمانان کوتاه کند و این کار جز با جنگ امکان نداشت: آخر الداواء الکی. با اینکه امام تصمیم قاطعی برای جنگ با معاویه گرفته بود در عین حال در این باره با یاران خود مشورت کرد و فرمود:

«شما دارای اندیشه های روشن و صاحبان حلم و حق گویان و درست کرداران هستید، ما اراده کرده ایم که به سوی دشمن شما حرکت کنیم، نظر خود را به ما بیان کنید» (213)

چند تن از یاران امام به نمایندگی از دیگران سخن گفتند، هاشم بن عقبه بن ابی وقاص و عمار یاسر از گروه مهاجران وقیس بن سعد بن عباده و سهل بن حنیف از گروه انصار صحبت کردند و همگی به لزوم دفع فتنه معاویه و شتاب در جنگ تأکید نمودند و اطاعت بی چون

و چرای خود را از امام اعلام کردند سهل بن حنیف نکته ای را اضافه کرد و آن اینکه بهتر است امام با مردم کوفه که اکثریت سپاه او را تشکیل می دهند نیز سخن بگوید، امام پیشنهاد او را پذیرفت و به میان جمعیت انبوه سپاهیان رفت و با آنان نیز سخن گفت، آنها نیز اطاعت خود را اعلام کردند و تنها یک نفر به نام اربد مخالفت کرد (214) که عامل نفوذی معاویه بود و پیش از این، جریان او را نقل کردیم.

در این هنگام برخی از یاران امام مانند زید بن حصین و ابوزینب و یزید بن قیس و زیادبن نصر و عبدالله بن بدیل خدمت او می آمدند و ضمن ا علام آمادگی از او می خواستند که در جنگ شتاب کند (215) برخی از یاران امام نیز مانند حجربن عدی و عمروبن حمق از شدت خشم، به اهل شام لعنت می کردند و از آنان اعلام بی زاری می نمودند، وقتی این خبر به امام رسید آنها را خواست و از دشنام دادن منع کرد آنان گفتند: یا امیرالمؤمنین آیا ما بر حق نیستیم؟ فرمود: آری. گفتند: پس چرا ما را از دشنام دادن آنان منع می کنی؟ امام فرمود:

«من دوست ندارم که شما دشنام دهنده باشید ولی اگر اعمال آنان را بازگو می کردید و حالشان را یادآور می شدید، درست تر در گفتار بود و معذورتر بودید. شما باید به جای اینکه دشنام دهید، باید می گفتید: خدا یا خون ما و آنان را حفظ کن و میان ما و آنان اصلاح نما و آنان را از گمراهی که دارند هدایت کن تا کسی که حق

را نمی شناسد بشناسسد و کسی که به سوی گمراهی و دشمنی می رود از آن دست بر دارد» (216) آنان گفتند: موعظه تو را می پذیریم و با ادب تو مؤدب می شویم، آنگاه با عبارت های نغزی به امام اظهار ارادت کردند. (217)

توجه کنیم که یاران امام به مردم شام لعنت می کردند و این درست نبود چون بسیاری از آنان فریب خورده بودند و امام از لعن به آنان منع کرد ولی لعنت کردن به کسانی که حق را می شناختند و در برابر آن می ایستادند، کار ناروایی نبود و خود امام در قنوت نماز به افرادی مانند معاویه و عمروعاص به نام لعنت می کرد. (218)

امام در آستانه حرکت به سوی شام نامه هایی برای برخی از عاملان خود در شهرهای مختلف نوشت و از آنها خواست که اضافه در آمدها را به سوی امام بفرستند و این کار برای تأمین هزینه جنگ بود او همچنین برای آخرین بار نامه هایی به معاویه و عمروعاص نوشت و آنان را به راه حق خواند ولی آنان پاسخ منفی دادند. (219)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه