دانستنیهای علوی1 صفحه 243

صفحه 243

اوضحت من دیننا ما کان مشتبها جزاک ربک عنا فیه احسانا (22)

ابوذر در توصیف امام می گفت: علی رزالدین، علی قوام دین است. (23) امام خود در تطبیق سیره خود با سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله اصرار داشت. درباره برخورد خود با اهل بصره، بعد از جنگ جمل فرمود: من همانند سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در برخورد با مردم مکه، با اهل بصره برخورد کردم. امام یکی از وظایف «امام » را احیای سنت یاد کرده است. (25) در جای دیگری بهترین به نده خداوند را (24) امام عادلی می داند که در کار احیای سنت می کوشد، همان طور که شرورترین بندگان خدا را امام ظالمی می داند که سنت را از بین می برد. (26) بطور کلی امام علی (علیه السلام) از مفهوم بدعت پرهیز جدی داشته و از جمله می فرماید، همراه پیدایش هر بدعتی سنتی از میان خواهد رفت. (27) امام دو نکته را به عنوان وصیت خود مطرح می کند یکی شرک نورزیدن به خدا و دیگری: ضایع نکردن سنت پیامبر صلی الله علیه و آله (28) آن حضرت منافقان را کسانی می داند که در دریای فتنه غور کرده، بدعتها را بکار گرفته و سنتها را کنار گذاشته اند. (29) اولیای خداوند را نیز کسانی می داند که: یحیون سنن الله و سنن رسول، سنتهای خدا و رسول را احیا می کنند. (30) امام مردم را دو دسته می داند: متبع شرعه و مبتدع بدعه (31) این جملات و نظائر آنها در نهج البلاغه ذهنیت قوی امام را در

زمینه پیروی از سنت و پرهیز از بدعت نشان می دهد. این موضوع، درست در برابر کسانی بود که لااقل در مواردی بدعتهایی را ایجاد کرده و وقتی به آنها اعتراض می شد می گفتند: اگر هم بدعت است بدعت خوبی است.

امام در امر دین به هیچ صورتی حاضر به مداهنه نبود و خود می فرمود: والله لاادهنت فی دین، به خدا سوگند من هرگز در کار دینم مداهنه نکردم. (32) یکبار شخصی از بنی اسد را برای حد نزد امام آورند. بنی اسد از امام خواستند تا از اجرای حد صرفنظر کند. آن حضرت فرمود: شما از من چیزی را که در اختیار من باشد نخواهید خواست جز آن که به شما خواهم داد. آنان راضی بیرون آمدند. امام حد را بر آن شخص جاری کرد و فرمود: این کار از آن خدا بوده و در اختیار من نبود که آن را به شما دهم. (33)

امام درباره نقش خود در هدایت امت فرمود: ای مردم! من اندرزهایی را که پیامبران به امتهایشان دادند بر شما راندم و آنچه را اوصیا به پس از خود رساندند، رساندم، شما را با تازیانه - موعظت - ادب کردم نپذیرفتید، و با - سخنانی - که از نافرمانی تان بازدارد، خواندم فراهم نگشتید. شما را به خدا! آیا امامی جز من را توقع دارید تا با شما راه درست را بپیماید و شما را به راه راست ارشاد کند؟ (34) و ایضا درباره خود می فرمود: همانا من میان شما همانند چراغم در تاریکی آن که به تاریکی پای گذارد از آن چراغ روشنی جوید و سود بردارد. (35)

به هر روی امام، آن

چنان در اجرای دقیق سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله اصرار داشت که حتی می کوشید تا تمامی حرکات و سکناتش شبیه رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد. وقتی به امام اعتراض شد که چرا در مسجد به مردم غذای خوب می دهد اما خود در خانه نان با سبوس می خورد، امام با گریه پاسخ داد: به خدا سوگند، هرگز ندیدم در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله نان بدون سبوس باشد. (36) معنای این سخن آن بود که امام می کوشید غذایش نیز همان غذایی باشد که رسول خدا صلی الله علیه و آله داشته است.

پی نوشتها


(1) شماری از آنها را زمخشری در ربیع الابرار ج 1، ص 41 به بعد آورده است.
(2) نهج البلاغه، خطبه 133.
(3) همان، خطبه 87.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه