دانستنیهای علوی1 صفحه 25

صفحه 25

بدون شک اسلام جهان مادی و زیست در آن را (و لو بهزیستی در حد اعلی را) شایسته این که کمال مطلوب انسان قرار گیرند نمی داند، زیرا اولا در جهان بینی اسلامی جهان ابدی و جاویدان در دنبال این جهان می آید که سعادت و شقاوتش محصول کارهای نیک و بد او در این جهان است، و ثانیا

مقام انسان و ارزشهای عالی انسان برتر و بالاتر از این است که خویشتن را «بسته » و اسیر و برده مادیات این جهان نماید.

این است که علی علیه السلام مکرر به این مطلب اشاره می کند که دنیا خوب جایی است اما برای کسی که بداند اینجا قرار گاه دائمی نیست، گذرگاه و منزلگاه اوست:

و لنعم دار من لم یرض بها دارا (9).

خوب خانه ای است دنیا، اما برای کسی که آن را خانه خود (قرارگاه خود) نداند.

الدنیا دار مجاز لا دار قرار، فخذوا من ممرکم لمقرکم (10).

دنیا خانه بین راه است، نه خانه اصلی و قرار گاه دائمی.

از نظر مکتبهای انسانی جای هیچ گونه شک و تردید نیست که هر چیزی که انسان را به خود ببندد و در خود محو نماید بر ضد شخصیت انسانی است، زیرا او را راکد و منجمد می کند. سیر تکامل انسان لا یتناهی است و هر گونه توقفی و رکودی و «بستگی » ای بر ضد آن است. ما هم در این جهت بحثی نداریم، یعنی این مطلب را به صورت کلی می پذیریم. سخن در دو مطلب دیگر است:

یکی اینکه آیا قرآن و به پیروی قرآن نهج البلاغه چنین بینشی دارد درباره روابط انسان و جهان؟ آیا واقعا آن چیزی که قرآن محکوم می کند علاقه به معنی «بستگی » و کمال مطلوب قرار دادن است که رکود است و توقف است و سکون است و نیستی است و بر ضد حرکت و تعالی و تکامل است؟ آیا قرآن مطلق علایق و عواطف دنیوی را در حدی که به شکل کمال مطلوب و نقطه توقف در

نیاید محکوم نمی سازد؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه