دانستنیهای علوی1 صفحه 348

صفحه 348

است (21). حال اگر در معنای نخست دقیق شویم و به انگیزه های منافقان صدر اسلام که کافرانی مسلمان نما بودند بنگریم، به این نکته می رسیم که اظهار ایمان به خدا و رسول و قرآن تنها یک سپر سیاسی برای زندگی در جامعه دینی مدینه بوده است. به عبارت دیگر ماهیت این برخورد منافقانه، تفاوتی با سایر نفاق ها و جاسوسی های سیاسی در دیگر جوامع ندارد، ولی از آن جا که در جامعه مدینه، دین حاکم است و سیاست و مدنیت با ایمان و ولایت آمیخته است، سیاستمداران منافق همراهی سیاسی ظاهری را در اظهار ایمان و قبول پایه های دینی حکومت می دیدند و گرنه همچون سایر منافقان سیاست پیشه و جاسوسان حرفه ای، هیچ تمایلی به ادای فرایض دینی و اطاعت اوامر رهبری از خود نشان نمی دادند. نتیجه این که اصل همراهی با جامعه و فرهنگ سیاسی حکومت، الزام می کرد که منافقان چهره سازی اعتقادی و عملی کنند و پرده نفاق بر بی ایمانی خویش بیندازند. به حتم این نفاق سیاسی که تا عمیق ترین اعتقادات قلبی و درونی راه پیدا می کند و در برابر برترین موجود عالم، یعنی رسول خدا می ایستد، بدترین و زشت ترین نوع نفاق است که متأسفانه با اسلام همزاد بوده و آثار مخرب آن در دوره حکومت و زندگی امام علی علیه السلام بسی عیان تر است. (22) بدین روی برخی انواع نفاق را مراتب نفاق تعبیر گفته و برحسب شدت و ضعف ناشی از متعلق و یا کسی که با آن برخورد منافقانه می شود، تقسیم کرده اند.

امام خمینی رحمه الله در کتاب اربعین خود می فرماید: و نیز نفاق به حسب متعلق، فساد آن فرق دارد؛ زیرا گاهی نفاق کند در دین

خدا و گاهی در ملکات حسنه و فضایل اخلاق و گاهی در اعمال صالحه و مناسک الهیه و گاهی در امور عادیه و متعارفات عرفیه، و همین طور گاهی نفاق کند با رسول الله صلی الله علیه وآله و ائمه هدی علیه السلام و گاهی با اولیا و علما و مؤمنین و گاهی با مسلمانان و یا سایر بندگان خدا از ملل دیگر. البته اینها که ذکر شد در زشتی و وقاحت و قباحت فرق دارند؛ اگرچه تمام آنها در اصل خباثت و زشتی شرکت دارند و شاخ و برگ یک شجره خبیثه هستند. (23) نفاق، به واقع یک صفت و ویژگی روحی روانی است که برحسب شدت و ضعف آن و مقتضیات زمان، گاه منافق را برای جلب منافع مادی و زودگذر دنیوی، به ستایش و چاپلوسی و ابراز محبت و دوستی دروغین با خلق خدا وا می دارد؛ حال آن که دل در گرو اموال و جاه و مقام مردم نهاده است، نه ویژگی های انسانی آنها. گاه نیز به صورت برخورد منافقانه با پیامبر و اعتقادات اصلی دین ظهور می کند، و گاه برای جای گرفتن در صف مؤمنان به ریاکاری و تظاهر و اعمال و عبادات است، و حتی در مرتبه شدید آن، به صورت امر به عبادت و دعوت به طاعت رخ می نماید که امام علی آن را شدیدترین نوع نفاق خوانده است (24). توجه به دو گونه اصلی نفاق، یعنی نفاق اعتقادی سیاسی و اخلاقی اجتماعی، شدت و ضعف تحذیرها و هشدارها را توجیه می کند.

ویژگی های منافقان

1 - ویژگی های منافقان اعتقادی سیاسی

1. 1 شک و تردید

مهم ترین ویژگی این نوع از منافقان، شک و تردید درونی و قلبی آنان است. چنین انسانی چون نتوانسته است

به علم و یقین نایل آید و خود را از نظر فکری و روحی قانع سازد، در وادی حیرت و تردید باقی می ماند (25). او به تصور این که دیگران را فریفته است، خود را فریب داده است. (26) بر این اساس حضرت علی علیه السلام به پیروی از قرآن می فرماید: المنافق مکور مضر مرتاب؛ (27) «منافق، نیرنگباز و و زیانبار و مردد است.» در کلامی دیگر، این ویژگی را میان همه منافقان، مشترک می داند: کل منافق مریب. (28)

1. 2 عبرت نگرفتن

لازمه حرکت اندیشمندانه انسان، عبور از وادی شک است که یقین بسیط را به یقین مرکب و عمیق تر مبدل می سازد. اما عبور از این وادی، شوق و انگیزه و حق مداری می خواهد که منافق از همه اینها محروم است. منافق خود نمی خواهد و نمی طلبد و نمی پذیرد و از این رو در شک می ماند. منافق نه درست می نگرد تا عبرت بگیرد و نه درست می اندیشد. هرگاه چرخ گردون او را برکشد، به جای بهره گیری از فرصت مغتنم، سر به طغیان می گذارد، و هرگاه گرفتاری ها و بلایا بدو روی آورند، به جای تنبه و هوشیاری، زبان به شکوه و ناله می گشاید … منافق چون بنگرد، سرگرم و سر به هوا است و چون سکوت کند، با غفلت و بی خبری است و چون سخن بگوید، لغو و بیهوده بگوید و چون بی نیاز شود، سرکشی کند و چون به سختی افتد، زبونی نماید. زود ناخشنود و دیر خشنودی می شود، [نعمت ] اندک او را بر خدا خشمناک کند، و فراوانش خشنودش نسازد. نیت شر بسیار دارد و برخی را جامه عمل می پوشاند و بر آنچه نتوانسته افسوس می خورد که چرا نکرده است؟!


(29) اگر این سخن را با توصیف مؤمن و شیوه و ویژگی های او مقایسه کنیم که «چون بنگرد عبرت گیرد و چون سکوت کند بیندیشد و چون سخن گوید ذکر گوید و چون بی نیاز شود شکر کند و چون به سختی افتد، بشکیبد؛ زودخشنود و دیرخشم است» به آسانی فهمیده می شود که عبرت نگرفتن و نیندیشیدن و یاوه بافتن، چگونه بر دوری منافق از مسیر تکامل می افزاید و او را در وادی حیرت و سرگردانی باقی می گذارد. آری پرگویی و بیهوده بافی، فرصتی به ذکر و تفکر نمی دهد و میل به شرارت و طغیان، آرامش روحی منافق را سلب می کند، و اگر بر این همه، ناخشنودی و ناخرسندی او را از هستی و خداوندگار هستی بیفزاییم، چه مجالی برای عبرت و هدایت، برای او باقی می ماند؟
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه