دانستنیهای علوی1 صفحه 445

صفحه 445

جبرئیل و میکائیل فرود آمدند. یکی بالای سر، و دیگری در پایین پای علی نشستند تا او را از دشمن حفظ کنند و سنگها را از او دور بدارند. در آن حال جبرئیل می گفت: به به تو را ای پسر ابوطالب! چه کسی مانند تو است؟ خدا به وسیله تو بر فرشتگان هفت آسمان مباهات می کند. (37)

در احادیث معتبر شیعه و سنی آمده است که در آن شب این آیه شریفه در بزرگداشت علی (ع) بر پیغمبر (ص) نازل شد: و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد (بقره، آیه 207) یعنی: از زمره مردم، کسی هست که در راه رضای خدا جان خود را می فروشد و خدا به بندگان خود رئوف و مهربان است.

علی (ع) امین پیغمبر (ص): پیغمبر اکرم (ص) پس از ورود به غار ثور سه روز در آن جا بود و سپس به سوی مدینه حرکت فرمود. در این سه روز علی (ع) به غار ثور می رفت و آنچه را که پیغمبر اکرم (ص) و

همراهش نیاز داشتند، به آنها می رسانید. در همین روزها پیغمبر از او خواست تا امانتهای مردم را بازگرداند و بدهی های آن حضرت را بپردازد و همراه با فواطم بنی هاشم (سه فاطمه نام یعنی حضرت فاطمه زهرا (س)، فاطمه بنت اسد مادر علی (ع)، و فاطمه بنت زبیر بن عبدالمطلب) به پیغمبر (ص) در مدینه ملحق شود. (38)

آنچه در رد امانات اهمیت دارد آن است که علی (ع) دفاع از حیثیت پیغمبر اکرم (ص) را بر عهده گرفته و پیغمبر (ص) نیز اطمینان دارد که علی (ع) از وجهه «امین» بودن او به خوبی دفاع خواهد کرد. اگر به واسطه هجرت پیغمبر (ص) امانتهای مردم از میان می رفت، حیثیت رسول خدا مخدوش می گردید، زیرا در عرب هرگاه شخصی به صفت پسندیده ای شناخته می شد، برای حفظ آن اعتبار، حتی از جان خود مایه می گذاشت. بنابراین پیغمبر اکرم (ص) که هدف اسلام آوردن قریش را دنبال می کرد، نمی باید وجهه «امین» بودن خود نزد آنان را از دست بدهد. از سوی دیگر مجبور است برای بقای اسلام مهاجرت کند. اینجاست که علی (ع) دغدغه رسول خدا را از این جهت نیز برطرف نمود و با رد امانات و بازپرداخت بدهی های آن حضرت، نگذاشت دشمن کوچکترین بهانه تبلیغاتی بر ضد پیغمبر به دست آورد.

همچنین مأمور کردن علی (ع) به آوردن دختر پیغمبر خدا به مدینه (که هنوز به ازدواج با علی در نیامده است) نشان از این دارد که هیچ کس چون علی مورد اعتماد و اطمینان رسول خدا نیست. در همین ارتباط شیخ مفید می نویسد: رسول خدا امانت دار قریش بود و چون ناچار شد ناگهانی از مکه

به مدینه رود، در میان قوم و خاندان خویش جز علی (ع) کسی را نیافت که امانتهای قریش را به او سپارد. از این رو علی (ع) را در مکه به جای نهاد تا امانتها را به صاحبانشان بازگرداند و وامهایی را که گرفته بود، بپردازد و دختران و زنان خانواده و همسرانش را مهاجرت دهد. دیده نشد که جز علی (ع) کسی را برای این کار در جای خود بگمارد. تنها علی (ع) بود که پیغمبر (ص) به امانتداری او اعتماد کرد و به شهامت و شجاعت وی تکیه کرد و دفاع از زنان و نزدیکان خود را به قدرت او سپرد و به راستی و درستی او از جهت خاندان و همسرانش آسوده خاطر شد و آنچه از پارسایی و خودنگهداری او می دانست، خاطرش را بر ادای امانت او آرام داشت. (39)

علی (ع) در راه مدینه: امیرالمؤمنین (ع) پس از ادای دیون رسول خدا، همراه با زنان خاندان پیغمبر (ص) به سوی مدینه حرکت کرد. علی (ع) آنها را سواره می برد و خود پیاده می رفت، و در طول راه از آنها در برابر دشمنان حفاظت می کرد. در میان راه برای دفع شر دشمن از خودگذشتگی نشان داد. (40) هنگامی که «ضجنان» (41) رسیدند، تعقیب کنندگان قریش که هفت تن سوار نقابدار و نفر هشتم غلام آزاد شده حرب بن امیه که «جناح» خوانده می شد، سررسیدند.

علی (ع) زنان را فرود آورد و با شمشیر کشیده به سوی مهاجمین رفت. سواران فریاد زدند: ای پیمان شکن! گمان می کنی که می توانی این زنان را نجات دهی؟ بازگرد … علی (ع) فرمود: اگر بازنگردم؟ گفتند: به خواری بازخواهی

گشت، یا با سر تو باز می گردیم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه