دانستنیهای علوی1 صفحه 605

صفحه 605

شهید مطهری (ره) از نهج البلاغه کلامی را از امام علی (ع) نقل می کند و از آن استفاده می کند که کلام آن حضرت نیز مانند برخی از آیات قرآن دلالت بر یک نوع روح جمعی غیر از افراد و روح فردی آن ها دارد:

انما یجمع الناس الرضی والسخط. و انما عقر ناقه ثمود رجل واحد فعتهم الله بالعذاب لما عموه بالرضی، فقال سبحانه «فعقروها فأصبحوا نادمین» (176) فما کان الا ان خارت ارضهم بالخسفه خوارالسکه المحاه فی الارض الخواره. (177)

ای مردم، همه افراد جامعه در خشنودی و خشم شریک می باشند، چنان که شتر ماده ثمود را یک نفر، پی کرد، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند. خداوند سبحان می فرماید: «ماده شتر را پی کردند و سرانجام پشیمان شدند» . سرزمین آنان همچون آهن گداخته ای که در زمین نرم فرو رود، فریادی زد و فرو ریخت.

در این بیان عمل پی کردن شتر صالح را که یک فرد انجام داده بود، به همه آن قوم نسبت می دهد، همه قوم را به عنوان مرتکب جرم می شمارد، همچنان که همه آنها را مستحق مجازات برای آن عمل می داند. این امر بدان خاطر است که این مردم دارای یک تفکر اجتماعی و به اصطلاح دارای یک روح جمعی می باشند. (178) شهید

مطهری (ره) در توضیح سخن امام علی (ع) می نویسند:

اینجا نکته ای است که خوب است یادآوری شود و آن این که خشنودی به گناهی، مادام که صرفا خشنودی می باشد و عملا شرکت در آن گناه تلقی نشود، گناه شمرده نمی شود؛ مثلا فردی گناه می کند و دیگری پیش از گناه یا بعد از آن از آن آگاه می شود و از آن خشنود می گردد. حتی اگر به مرحله تصمیم برسد و به مرحله عمل نرسد بازهم گناه تلقی نمی شود، مثل این که خود فرد تصمیم به یک گناه می گیرد، ولی عملا به انجام نمی رسد. خشنودی آن گاه گناه تلقی می شود که نوعی شرکت در تصمیم گناه یک فرد و به نوعی مؤث در تصمیم او و عمل او تلقی شود. گناهان اجتماعی از این قبل است. جو اجتماعی و روح جمعی به وقوع گناهی خشنود می گردد و آهنگ آن گناه را می نماید و یک فرد از افراد اجتماع که خشنودی اش جزئی از خشنودی جمع و تصمیمش جزئی از تصمیم جمع است مرتکب آن گناه می شود، و در اینجاست که گناه فرد گناه جمع است. سخن نهج البلاغه … ناظر به چنین حقیقتی است نه به خشنودی و خشم محض که به هیچ وجه شرکت در تصمیم و عمل شخص مباشر گناه محسوب نشود. (179)

از تحلیل های پیشین می توان چنین بهره جست که در کلماتی که امام علی (ع) جامعه امت را مورد خطاب قرار می دهد که گویی مخاطبش یا مدلول کلامش یک «روح جمعی» علاوه بر افراد باشد، می توان نظریه اصالت جامعه را از آنها استنباط کرد که یک نمونه آن گذشت و به نمونه های دیگر اشاره می گردد: «ان یدالله مع الجماعه»

(180)؛ به درستی که دست خدا با جماعت است. جامعه اسلامی «روح و هویت جمعی» اسلامی، کانون نزول برکات الهی است. کما این که حضرت در گفتار دیگری می فرمایند: «عرب ها امروز اگر چه به شمار اندک هستند، ولی با وجود اسلام بسیارند و به سبب اجتماع عزیز و پیروزند» . (181)

حضرت به اندک بودن افراد عرب تصریح می فرمایند، اما در همین کلام به کثرت آنها به سبب وجود اسلام و در نتیجه پیروزی آنها نیز اشاره دارند. به یقین این کثرت و پیروزی مال افراد نیست، بلکه همان «روح و هویت جمعی» که حقیقتی انکارناپذیر است، می باشد. این کثرت و پیروزی را به افراد عرب نسبت نمی دهد، بلکه به امری دیگر به نام جامعه اسلامی نسبت می دهد.

هر چند تأکید کلمات امیرالمؤمنین بر توانایی افراد برای حرکت در مسیری بر خلاف روح جمعی حاکم بر جامعه، فراوان است و سیره آن حضرت (ع) و برخی از اصحابشان همانند سلمان و ابوذر که مورد تأیید ایشان نیز بوده، دلالت روشی بر امر فوق دارد، ولی از باب نمونه به یک مورد آن اشاره می گردد: «هر که عملش او را واپس دارد، نسبش سبب نشود که پیش افتد. هر که شرافت و حسب خود را از دست بدهد، شرافت و حسب نیاکان، سودش نکند» . (182) این سخن دلالت دارد که هویت و شخصیت افراد در گرو اعمالشان می باشد و منسوب بودن به افراد بزرگ، احزاب، گروه ها و … در حقیقت و ماهیت او تغییر ایجاد نمی کند: «کل نفس بما کسبت رهینه» (183)؛ هر کس در گرو کرداری است که انجام داده است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه