دانستنیهای علوی1 صفحه 748

صفحه 748

از دیدگاه امام علی علیه السلام همه مردم در پیشگاه قانون برابرند و عواملی همچون وابستگی به دستگاه خلافت، نمی تواند گروهی را از مجازات برهاند و حکم الهی را به تعطیلی کشاند. حکومت کوتاه امیر مؤمنان، نشان دهنده سازش ناپذیری آن حضرت در اجرای عدالت است و موضع گیری های امام در زمان خلفا نیز ستیز ایشان

را با تبعیض های ناروا نیک می نمایاند. در این جا به بیان دو حکایت در این باره بسنده می کنیم.

وقتی خلیفه دوم بر اثر ضربات کاری ابو لؤلؤ در بستر بیماری افتاد، فرزند خلیفه، عبید الله بن عمر، چند نفر از جمله دختر ابولؤلؤ را به اتهام توطئه برای کشتن خلیفه به قتل رساند. (108) عمر وصیت کرد که پس از مرگش عبیدالله را محاکمه کنند و در صورتی که نتوانست ادعای خود را اثبات کند، او را قصاص کنند. (109) پس از مرگ عمر، عثمان نظر صحابه رسول خداصلی الله علیه وآله را در این باره جویا شد و بیشتر آنان بر اجرای وصیت خلیفه دوم تأکید کردند؛ اما عثمان با پذیرش این توجیه که سزاوار نیست خانواده عمر در یک زمان به سوگ دو نفر نشینند، از اجرای حکم الهی سر باز زد و عبیدالله را زیر چتر حمایت های خود گرفت. (110) امام علی علیه السلام به شدت از این ماجرا بر آشفت و فرمود که اگر بر عبیدالله دست یابد، قصاص بی گناهان را از وی می ستاند. (111) این عزم در زمان خلیفه سوم جامه عمل نپوشید. پس از نشستن حضرت بر کرسی خلافت، عبید الله از ترس اجرای عدالت به معاویه پناه برد و سرانجام در جنگ صفین به هلاکت رسید. (112) حکایت دیگر، داستان معروف شراب خواری ولیدبن عقبه است. وی که برادر رضاعی خلیفه بود و حکومت کوفه را نیز بر عهده داشت رسوایی را به آن جا رساند که شبی را تا صبح با ندیمان و هم پیاله های خویش به نوشیدن شراب گذراند و سپس با حالت مستی قدم به محراب مسجد نهاد و به امامت

جماعت ایستاد. گمان مردم به ناهوشیاری ولید آن گاه به یقین رسید که دیدند امام جماعتشان نماز صبح را چهار رکعت اقامه کرد و سپس گفت: «اگر خواهید، باز هم خواهم افزود!» این اعمال ناشایست مردم را به اعتراض واداشت؛ به گونه ای که گروهی بر وی حمله بردند و در حالی که مست و لایعقل بر تخت افتاده بود، انگشترش را از دستش خارج ساخته، برای شکایت به خلیفه روی آوردند. خلیفه به جای آن که به گواهی شاهدان گوش دهد و ولید را محاکمه کند، شاکیان را از خود راند و ادعای آنان را دروغ خواند. آنان ناچار نزد امام علی علیه السلام آمدند و آنچه بر ایشان گذشته بود، باز گفتند. امیر مؤمنان علیه السلام، عثمان را در این باره نکوهید و فرمود: «شاهدان را از خود راندی و حدود الهی را می راندی.» سرانجام خلیفه چاره ای جز تن دادن به محاکمه ولید نیافت و پس از آن که گناه کاری او به اثبات رسید، اجرای حد الهی را فرمان داد. هیچ یک از حاضران، آمادگی آن را نداشت که خشم و غضب خلیفه را بر جان بخرد و حد الهی را بر ولید جاری سازد. سرانجام امیر مؤمنان، خود تازیانه را به دست گرفت و آماده اجرای حد گردید. ولید خواست بگریزد؛ اما قهرمان بی هماورد اسلام بی درنگ او را بر زمین کوبید و در برابر اعتراض عثمان که گفت: «تو حق چنین کاری را نداری» فرمود: «وقتی فسق ورزد و از اجرای حد الهی را برنتابد، از اعمال تندتر از این نیز خودداری نخواهم کرد.» (113)


4) منادی صلح و وحدت

چنان که پیش تر یادآور شدیم، یکی از دلایل اصلی

سکوت بیست و پنج ساله امام علیه السلام حفظ وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی بود. توانایی امام برای ایجاد آشوب و بلوا کم تر از کسانی نبود که در دوران حکومت پنج ساله آن حضرت دست به شورش زدند و جامعه اسلامی را با زیان های جبران ناپذیر روبه رو ساختند. اما آنان به چیزی جز اهداف شخصی خود نمی اندیشند؛ در حالی که امام علیه السلام مصلحت جامعه اسلامی را بر همه چیز مقدم می داشت. امیر مؤمنان علیه السلام، در گفتاری درباره طلحه و زبیر، بر این تفاوت انگشت نهاده، پس از اشاره به سکوت طولانی خویش، یادآور می شوند که آن دو، بدون آن که شایسته خلافت باشند، یک سال و حتی یک ماه نیز تاب نیاوردند و باب تفرقه را در حکومت اسلامی گشودند. (114) شورش عمومی علیه خلیفه سوم، از آن دسته رویدادهایی بود که می توانست مورد بهره برداری مخالفان سیاسی حضرت قرار گیرد و راه رسیدن به مقصودشان را هموار سازد؛ اما امیر مؤمنان علیه السلام که منادی صلح و وحدت است به جای آن که به آتش این فتنه دامن زند، تمام تلاش خود را برای فرو نشاندن آن به کار گرفت. (115) از یک سو از مردم می خواست که خشم خود را فرو نشانند و به خلیفه فرصت دهند تا آب رفته را به جوی باز گرداند و عدل و دادگری را پیشه خود سازد، و از سوی دیگر، خلیفه را بیم می داد که مبادا با پافشاری بر اعمال ناشایست خود، پیشوای مقتول این امت باشد و در جنگ و خونریزی را به روی مردم بگشاید. من تو را به خدا سوگند می دهم تا امام

کشته شده این امت مباشی؛ چه گفته می شد که: «در این امت، امامی کشته گردد و با کشته شدن او، در کشت و کشتار تا روز رستاخیز باز شود، و کارهای امت بدو مشتبه ماند، و فتنه میان آنان بپراکند؛ چنان که حق را از باطل نشناسند، و در آن فتنه با یکدیگر بستیزند و در هم آمیزند.» برای مردان همچون چاروایی به غارت گرفته مباش که تو را به هر جا خواست براند؛ آن هم پس از سالیانی که بر تو رفته و عمری که از تو گذشته. (116)


5) کارشناس امور سیاسی

خلفا نه تنها در امور فقهی و قضایی، بلکه در مسائل سیاسی و نظامی نیز از دانش گسترده امام علی علیه السلام بهره های فراوان می بردند و خود را بی نیاز از آن نمی شمردند. برای نمونه، امام علیه السلام در پاسخ به رایزنی ابابکر برای نبرد با رومیان، وی را به این کار تشویق کرد و به او بشارت پیروزی داد. (117) این بشارت، افزون بر پیش گویی غیبی، بیانگر دیدگاه کسی بود که بینش نظامی او بارها از آزمون های گوناگون سرفراز بیرون آمده و عزت را برای مسلمانان به ارمغان آورده بود. خلیفه دوم که بیش تر جنگ ها و فتوحات اسلامی در زمان او روی داد در بهره گیری از دانش و بینش های امام، پیشتاز دیگر خلفا بود، و افزون بر آن، از ایمان استوار و پایداری آن حضرت در برابر تهدید دشمنان، فراوان دلگرمی یافته است. برای مثال، هنگامی که عمر از فراهم آمدن سپاه عظیم ایرانیان برای نبرد با مسلمانان آگاه گردید، بیم و اضطراب فراوانی بر او مستولی گشت و از مردم درباره چگونگی برخورد با این

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه