دانستنیهای علوی1 صفحه 817

صفحه 817

عصاره آداب امر به معروف و نهی از منکر در لسان معصومان، تحت عنوان رفق آمده است. مقصود از رفق، ملایمت، نرمی، مدارا و رفاقت با تارک معروف و مرتکب منکر است. نه این که با او دوستی و رفاقت به معنای امروزین داشته باشیم، بلکه در برخوردهایمان راه نرمی و مدارا را پیش بگیریم و دوستانه و مشفقانه بکوشیم خطاکار را از راه کج بازآوریم. هنگامی امر و نهی ما مؤثر می افتد که راه همدلی را برگزینیم و تارک معروف را همچون بیماری بدانیم که نیازمند کمک ما است. خداوند متعال به پیامبرش صلی الله علیه وآله وسلم می آموزد تا از منکر بیزار باشد، بی آن که از عاملان آن

بیزاری جوید و به او می فرماید: «پس اگر تو را نافرمانی کردند، بگو: من از آنچه می کنید بیزارم. (148)» در نتیجه حضرت رسول از کردار نادرست آنان بیزاری می جوید، نه از خود آنان. همچنان که طبیب از بیمار متنفر نیست و بر آن است تا او را درمان کند و از چنگال بیماری برهاند. کسانی که در صدر اسلام می زیستند و از نزدیک با تعالیم وحیانی و نبوی آشنا بودند، این نکته را نیک دریافته بودند. لذا اگر کسی از آنان مرتکب گناهی می شد و برای حد خوردن خود را معرفی می کرد، به رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم یا امام علی علیه السلام عرض می کرد: طهرنی؛ «پاکم ساز» . آنان به نیکی می دانستند که هدف از حد زدن، نه کیفر دادن گناهکار، که پاک ساختن او از گناه است.

آن که در پی امر و نهی است، نیز باید چنین نگاهی به امر و نهی خود داشته باشد. امام علی علیه السلام از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم نقل می کند که فرمود نباید امر به معروف و نهی از منکر کند، جز آن که این سه صفت در او باشد: «در آنچه بدان امر می کند، رفیق و در آنچه از آن نهی می کند رفیق باشد … (149)» . تعبیر کلیدی رفق در گفتار معصومان فراوان وارد شده است. برای مثال امام صادق، پس از نقل ماجرایی عبرت آموز می فرماید: «امامت ما با رفق و دوستی و معاشرت خوب و پرهیزگاری است. (150)» خطبه 140 نهج البلاغه که پیش تر ذکر شد، بر این اصل پا می فشارد که آنان که خود را پاک می دانند، چندان غره نشوند و به سپاس

این نعمت به بدکاران با چشم رحمت و شفقت بنگرند. همچنین امام از مالک اشتر می خواهد تا مهربانانه با بدکاران برخورد کند و آنچه را که شایسته پوشاندن است، بپوشاند. سخن کوتاه، اساس امر به معروف و نهی از منکر، نفوذ و تأثیر است و این یک بدون رفق و مدارا و نرمی حاصل نمی شود.


5) صبوری

مسائل اجتماعی، برآیند عوامل بسیاری است که همگی در طول زمان شکل می گیرند. اگر کسی پندارد که با امر و نهی او همه چیز به سرعت درست می شود، خود را فریفته و ماهیت جامعه و سازوکار آن و روحیات مردم را نشناخته است. از این رو آن که در پی تحقق این فریضه است، باید صبورانه و پیگیرانه به کار خود ادامه دهد و اگر نتیجه کارش نیز ظاهر نشد، نومید نگردد؛ که: «شکیبا، پیروزی را از کف ندهد، اگرچه روزگارانی بر او بگذرد. (151)» با همین نگاه است که امام به فرزندش فرمان می دهد تا امر به معروف و نهی از منکر کند و خود را به سختی عادت دهد و در این کار صبوری پیشه کند. (152) اساس اثربخشی این فریضه آن است که از حالت اتفاقی و گاه به گاهی بیرون آید و به شکلی مستمر و خستگی ناپذیر صورت گیرد، تا آن که به تدریج معروف در جایگاه درست خود قرار گیرد و منکر از سطح جامعه ناپدید شود.

اگر همچنان در سخنان امام و سیره عملی ایشان به کاوش ادامه دهیم، آداب بسیار دیگری را خواهیم یافت، مانند اخلاص در عمل که همه جا و به ویژه در این جا کارساز و حیاتی است. داستان مبارزه امام علیه السلام با آن

پهلوان عرب، یعنی عمرو بن عبدود و اخلاص ایشان در آن جنگ، زبانزد بسیاری از بزرگان است. (153)

گفتار چهارم: امام و حسبه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه