دانستنیهای علوی1 صفحه 856

صفحه 856

به سه جنبه مختلف این موضوع دانست و براساس این ابعاد، بیانات حضرت را از هم تفکیک کرد:

جنبه اول، اهداف عام حکومت است؛ اهدافی که هیچ دولتی نمی تواند آنها را نادیده انگارد؛ زیرا حذف این اهداف، محو فلسفه وجودی حکومت است.

جنبه دوم، اهداف خاص حکومت اسلامی است که از اسلامی بودن دولت برمی خیزد و حکومت به اقتضای اسلامیت خویش به دنبال آنها است. حذف این اهداف یا بی اعتنایی به آنها، صبغه اسلامی حکومت را از بین می برد. جنبه سوم، اهداف مخصوص حکومت علوی است که امیرالمؤمنین آنها را با الهام از اسلام و با توجه به مقتضیات ویژه عصر خویش، در نظر گرفته است.

1 1 اهداف عام حکومت

احتیاج جامعه بشری به حکومت، نیازی ضروری و آشکار است. درک این ضرورت نزد عقل، نه از آن رو است که خرد «حکومت» را «مطلوب به نفسه» می شناسد و مانند عدالت «حسن ذاتی» در آن می بیند، بلکه برخاسته از نیازی است که بی اعتنایی بدان، زندگی اجتماعی را با خلل جدی مواجه می سازد. زیرا بدون استقرار حکومت، نظم زندگی انسان ها به مخاطره می افتد؛ تجاوز از حدود و حقوق گسترش می یابد؛ تأمین حوایج متنوع زندگی اجتماعی که نیازمند تقسیم کار و مدیریت است، دچار اخلال می گردد و در نتیجه وظایفی که خارج از مسئولیت شخصی افراد است مانند رسیدگی به مستمندان سامان نمی یابد. استناد به این «لابدیت عقلانی» که «استقرا» نیز گواه آن است، در برخی روایات نیز به چشم می خورد. (8) در نهج البلاغه، کلامی از امام علی (ع) در تبیین فلسفه حکومت آمده است که ناظر به خطای خوارج در نفی «حکومت انسان» به بهانه وجود «حکم خدا» است.

هرچند برخی شارحان نهج البلاغه، شعار لاحکم الا لله خوارج را برای «نفی حکمیت» دانسته، نه حاکمیت و حکومت بشری، (9) به هر حال امام علیه السلام در این بیان، نیاز به حکومت را بر مبنای اهداف و غایاتی که از آن توقع می رود، تبیین کرده اند: انه لابد للناس من امیر بر او فاجر یعمل فی امرته المؤمن ویستمتع فیها الکافر ویبلغ الله فیها الأجل ویجمع به الفی ء ویقاتل به العدو وتأمن به السبل ویؤخذ به للضعیف من القوی حتی یتسریح بر ویستراح من فاجر. (10) در این بیان علوی، احقاق حقوق مظلومان، تأمین امنیت، مبارزه با متجاوزان و مدیریت امور مالی، منشأهای ضرورت حکومت خوانده شده است، که برخی مربوط به پیش و پاره ای مربوط به پس از تشکیل حکومت است. همین نگرش به فلسفه حکومت و جایگاه دولت، در آثار متفکران مسلمان نیز دیده می شود؛ مثلا ابن خلدون می نویسد: «به ناگزیر باید در میان اجتماع بشری، حاکمی باشد که از تجاوز دسته ای به دسته دیگر جلو گیرد.» (11) بر مبنای این تحلیل، حکومت فاسد و تبهکاری که چنین نیازهایی را برآورده سازد، بر هرج و مرج و بی قانونی، ترجیح دارد. همین جا است که «دلیل نظم» و «ضرورت حفظ نظام»، حمایت از چنین دولت نامشروعی را در برابر آشوب طلبان لازم می شمارد و تبعیت از قوانین اجتماعی آن را واجب می گرداند. روشن است که چنین حکومتی، «مطلوب» تلقی نمی شود؛ ولی در شرایطی که حکومت در تأمین حداقل اهداف مورد انتظار و برآوردن ضرورت های اولیه زندگی، کارکرد قابل قبولی دارد، عقل اجازه برهم زدن این نظم و استقرار حاکمیت بی نظمی را نمی دهد؛ بلکه باید با فاسد، افسد

را دفع کرد و از شر بیش تر پیش گرفت.

امام علیه السلام در بیان دیگری، فرمانروایی سلطان ستم پیشه را بهتر و قابل تحمل تر از فتنه های پیاپی دانسته اند:

وال ظلوم غشوم خیر من فتنه تدوم (12) محقق خوانساری در شرح این جمله می نویسد: مراد این است که حاکم در هر ولایت هرچند بسیار ظالم باشد، بهتر است از این که فرمانفرما نباشد؛ زیرا که ظلم یک کس هرچند بسیار باشد، سهل باشد نسبت به این که فرمانفرما و حاکم نباشد که آن سبب هرج و مرج می شود و هر که را قدرتی بر فتنه و شری باشد آن را پیش گیرد و فتنه دائمی گردد. (13) امام علی علیه السلام به نرسا که ماجرای قتل کسرا را برای حضرت نقل کرد، فرمود: «هیچ سرزمینی بدون تدبیر پابرجا نمی ماند و ناگزیر از زمامداری است (14).»

1 2 اهداف خاص حکومت اسلامی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه