دانستنیهای علوی1 صفحه 863

صفحه 863

2 3 تقدم ارزش های معنوی بر مصالح مادی

پیش تر گفتیم که در دیدگاه امیرالمؤمنین، حکومت باید مقید به ارزش های اسلامی و احکام دینی باشد و از اجرای شریعت، ارتقای معنوی انسان ها را اراده کرد: لنرد المعالم من دینک (78). از این رو توزیع عادلانه امکانات مادی، عدالت اجتماعی و جلوگیری از ظلم و تبعیض، غایه القصوای دولت علوی و آرمان نهایی آن به حساب نمی آید. مبنای روشن این تحلیل، آن است که دنیا جایگاه اصلی انسان نیست تا تلاش های او بدان محدود شود: الا وان هذه الدنیا التی اصبحتا وترعبون فیها … لیست بدارکم ولامنزلکم الذی خلقتم له. (79) این جا با مسئله دین و دنیا، یا دنیا و آخرت مواجهیم که به صورت گسترده در کلمات امیرالمؤمنین تجزیه و تحلیل شده است، و یکی از اصول انکارناپذیر آن، تقدم ارزش های دینی و معنوی بر مصالح مادی و دنیوی است. امام علیه السلام در یک سخنرانی در باب امامت و خلافت، فرمودند: اگر پایه های دین را استوار نگه دارید، هیچ خسارت دنیوی، به شما آسیبی نمی رساند؛ ولی هرچه را که از دنیا به دست آورید، در صورتی که دینتان را از دست داده باشید، برای شما سودی ندارد. (80) بر این اساس هر سیاستی که به آبادانی و بهبود معیشت دنیوی بینجامد، ولی به ارزش های معنوی صدمه وارد کند، از نگاه حضرت مردود است. البته چنانچه این جدایی صورت گیرد و مسائل معنوی قربانی مادیت شود، باز هم

مصالح دنیوی با شکست مواجه خواهد شد و حتی دنیاطلبان هم به رفاه مطلوب خود نخواهند رسید؛ زیرا حذف گرایش های معنوی، خسارت های دنیوی فراوانی برجای می گذارد و زندگی اجتماعی را با بحران های جدید روبه رو می کند: لایترک الناس شیئا من امر دینهم لاستصلاح دنیاهم الا فتح الله علیهم ما هو اضر منه. (81) توصیه امام علیه السلام به فرمانداران و عمال حکومت آن بود که مبادا برای اصلاح دنیای خویش، دین خود را به نابودی کشانده، آخرتشان را تباه سازند: ولا تصلح دنیاک لحق دینک. (82) خود حضرت نیز در حکومت معتقد و ملتزم بود که حفظ دین در هر شرایطی اولویت واولیت دارد و اصلاح دنیا، توجیه معقولی برای آسیب رساندن به دین نیست: والعد لاآتی امرا اجد فیه فسادا لدینی طلبا لصلاح دنیای. (83) امام بر این عقیده بود که در بحران ها و کوران حوادث، «مال» را باید فدای «جان» کرد، همچنان که برای حفظ دین باید از جان گذشت؛ زیرا هلاکت واقعی نه در خسارت مالی یا مصیبت جانی، که در خسارت معنوی و دینی است: اذا حضرت بلیه فاجعلوا اموالکم دون انفسکم واذا نزلت نازله فاجعلوا انفسکم دون دینکم واعلموا ان الهالک من هلک دینه. (84) بنابراین اگر نظم و امنیت، شرط لازم و مقدمه واجب برای رسیدن به عدالت است، عدالت اجتماعی نیز شرط لازم و مقدمه واجب برای گسترش امور معنوی در جامعه است. با صرف نظر از افراد استثنایی که در سخت ترین موقعیت های اقتصادی و با تحمل فقر و محرومیت، می توانند به ارزش های معنوی و اخلاقی وفادار بمانند، محرومیت عامل غیر قابل انکاری در آسیب رساندن به ارزش ها و بروز

مفاسد اخلاقی در سطح عموم اجتماع است. (85) تبعیض انسان محروم را کینه توز می کند و او را به انتقام جویی و عکس العمل های حاد وا می دارد. فقر پاک دامنی و عفت را به چالش می اندازد و زمینه ساز بسیاری از مفاسد اخلاقی و گناهان است. که امام علیه السلام به فرزندش هشدار می دهد که «فقر» از «دین» می کاهد: یا بنی انی اخاف علیک الفقر فاستعیذ بالله منه فانه منقصه للدین. (86) پس ارزش های معنوی هرچند اهمیت بیش تری دارند، پیش از آن باید به حاکمیت قسط اندیشید و دیانت را از رهگذر عدالت جست. (87)


3) تحقق اهداف و آرمان ها

توضیح

تحقیق درباره عینیت یافتن اهداف، پس از تبیین نظری آنها، از اهمیت برخوردار است. این موضوع از یک سو به شناخت بستر لازم و راهکارهای ضروری برای تحقق غایات حکومت بستگی دارد، و از سوی دیگر به تحلیل حکومت علوی در میزان وصول به اهداف اعلام شده، مربوط می شود.

3 1 بستر تحقق اهداف عالی حکومت

آرمان های حکومت وقتی جامه عمل می پوشد که دولت از کارگزارانی شایسته، برنامه ای مناسب، و مشارکت مردم برخوردار باشد. کاستی در هر یک از این سه عامل تعیین کننده، دستیابی به اهداف مورد نظر را با مشکل مواجه می سازد. از آموزه های علوی چنین برمی آید که اگر قدرت و مدیریت در دست انسان های نالایق افتد، جامعه به انحطاط می گراید و بر اثر ستمگری، مردم به پریشان خاطری مبتلا شده، با قدرت های شیطانی کنار می آیند؛ رشوه گیری، حقوق مردم را پایمال می کند و بالأخره با تعطیل سنت، امت به تباهی رو می نهد. (88) از این رو وقتی می توان به افق روشنی چشم دوخت که فرمانروایان و فرماندهان از میان شایسته ترین مردم و کارآمدترین آنها انتخاب شوند که در خیرخواهی برای دین و رهبری، صفای باطن، خردورزی، ضعیف نوازی و دیگر کمالات، از همه برتر بوده، به ضعفا نزدیک باشند. (89) والی آنگاه می تواند «عدالت گستر» باشد که نخست نسبت به خود، عدالت را پیشه کند؛ وگرنه از انسان ستم پیشه چگونه می توان توقع قسط داشت و تحقق عدالت را به او سپرد؟ فان الوالی اذا اختلف هواه منعه ذلک کثیرا من العدل. (90) شرط دیگر تحقق آرمان های حکومت، در اختیار داشتن برنامه ای است که راه دستیابی به اهداف را نشان دهد. برای تنظیم چنین برنامه ای «علم به احکام» کفایت نمی کند؛ زیرا این علم در سطح

«کلیات» بشر را راهنمایی می کند و «قوانین ثابت» را ارائه می نماید؛ در حالی که اداره جامعه علاوه بر آن، نیازمند مقرراتی است که ناظر به پدیده های متغیر و شرایط گوناگون باشد. این کار با اطلاع از تجربیات بشری، شناخت اوضاع زمانه و آگاهی از توانمندی ها و استعدادها عملی می گردد. از این رو است که «احکام فقهی جهاد» بدون آشنایی با فنون نظامی و اطلاع از موقعیت دشمن، پیروزی آفرین نیست. همچنین آگاهی از «احکام حقوقی احیای اراضی»، شیوه های عمران، توسعه، و رونق کشاورزی را در پی ندارد؛ در حالی که «برنامه ریزی» برای رسیدن به اهداف، بدون چنین دانش هایی امکان پذیر نیست. امام علیه السلام از مالک اشتر می خواست تا «اهل تجربه» را به کار گمارد و برنامه حکومت های دادگر را مطالعه کند و از شیوه های شایسته آنها بهره گیرد: والواجب علیک أن تتذکر ما مضی لمن تقدمک من حکومه عادله او سنه فاضله. (91) همچنین حضرت به مالک گوشزد فرمودند که شیوه های صحیح و روش های پسندیده، راه رسیدن به طاعت الهی است؛ بنابراین از مجالست و گفت وگو با فرزانگان قوم گریزی نیست، تا از این طریق «مصلحت مردم» آن دیار را تشخیص دهی و «راه و رسم» اجرای آن را بیابی: واکثر مدارسه العلماء ومثافته الحکماء فی تثبیت ما صلح علیه اهل بلادک واقامه ما استقام به الناس من قبلک … لان السنن الصالحه هی السبیل الی طاعه الله. (92) شرط سوم تحقق آرمان ها، مشارکت مردم و همراهی آنان با دولتمردان برای دست یابی به اهداف است: هرگاه توده مردم به حقوق حاکم وفادار باشند و دولت نیز حقوق مردم را ادا کند، حق در جامعه محترم و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه