شبی در پایتخت بهشت صفحه 107

صفحه 107

می گویم : پس بدین ترتیب حضرت (علیه السلام ) مجلس عیادت را نیز به یاد حضرت حق (جل و علا) زینت می داد .

می فرماید : آری همین طور است .

می پرسم اگر امام (علیه السلام ) از بیماری فردی باخبر نمی شد و پس از

بهبودی وی از آن اطلاع می یافت چه می فرمود ؟

می فرماید : باز هم او را مورد تفقد و عنایت خویش قرار می داد .

حکایت

یکی از شیعیان اما علی (علیه السلام ) می گوید : روزی تب و لرز داشتم به طوری که رفتن به مسجد برایم مقدور نبود . روز جمعه که فرا رسید در خودم احساس سبکی و بهبود نمودم . با خود اندیشیدم که بهتر است غسل کنم ، به مسجد بروم و پشت سر امیرمومنان (علیه السلام ) نماز بخوانم .

غسل کردم و به مسجد رفتم و نشستم . امیر مومنان (علیه السلام ) مشغول خواندن خطبه ها که شد دوباره احساس تب و لرز نمودم ، با وجود این خود را کنترل نموده با اتمام خطبه ها نماز را پشت سر حضرت (علیه السلام ) به جای آوردم .

بعد از نماز ، امام (علیه السلام ) مرا به خانه اش دعوت نمود و چون به نزد حضرتش (علیه السلام ) شتافتم ، فرمود : امروز تو را چه شده بود که به خود می پیچیدی ؟

عرض کردم : مدتی بیمار بودم ، امروز تبم فروکش کرد تصمیم گرفتم که برای نماز به مسجد بیایم اما در مسجد دوباره تب و لرز به من دست داد .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه