زیبایی های اخلاق صفحه 144

صفحه 144

فرزندشان با کمال سلامت در را باز کرد،چیزی نگفتند و به خانه ی خود باز گشتند.

مدتی گذشت،خبری از مرگ جوان نشد.نزد یهودای پیامبر آمدند و سبب پرسیدند،یهودا گفت.من از راز مطلب آگاهی ندارم،باید از حضرت حق بپرسم اگر راز مطلب گفته شود به شما خبر دهم.

یهودا از حضرت حق سبب پرسید،خطاب رسید شب عروسی هنگامی که خلوت شد و داماد و عروس برای غذا خوردن کنار هم نشستند،صدای ناله ای از بیرون شنیدند که صاحب ناله می گفت تهیدستم،دستم دچار بیماری فلج شده، امشب گرسنه مانده ام و چیزی برای خوردن نصیبم نشده است.ای یهودا ! داماد با شوق فراوان ظرف غذای خود را نزد آن تهیدست آورد و گفت.هرچه می خواهی بخور.تهیدست وقتی سیر شد سر به دیوار خانه گذاشت و گفت:

خدایا ! من که عوضی ندارم به این جوان سخی مسلک و کریم دهم،تو به عوض این محبتی که در حق من کرد به عمرش بیفزا.من که صاحب دفتر محو و اثباتم، مرگ جوان را در آن شب از دفتر محو و حوادث تعلیقی محو کردم و هشتاد سال دیگر برای او ثبت نمودم.

تبلیغ اخلاق با آراسته بودن به اخلاق

اشاره

هیچ راهی برای تبلیغ حسنات اخلاقی بهتر و نافذتر از این نیست که خود انسان آراسته به حسنات باشد.مردم از آنجا که عاشق زیبایی های ظاهر و زیبایی های معنوی هستند هنگامی که مکارم اخلاقی را در انسان ببینند و خود را عاری و خالی از آن مشاهده کنند نسبت به خود دچار نهیب وجدان و شرم و حیا می شوند و خلأ حسنات اخلاقی در وجودشان به آنان سخت و دشوار می آید و سبب می شود که به سوی زیبایی های اخلاقی که در غیر خود می بینند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه